مرکز تخصصی نور الزهرا ساری

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نگاهی گذرا به مقام و شخصیت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها):

18 بهمن 1399 توسط نورالزهرا ساری

ابعاد شخصیت والای حضرت زهرا (س) بسیار گسترده و وسیع است که فقط در سایۀ تأمل و ژرف اندیشی می توان به جوانب گسترده آن حضرت پی برد. مطالعه و تحقیق پیرامون محورهای معنوی و الاهی، علم و دانش و مبارزات سیاسی و اجتماعی آن حضرت و… میتواند ما را در پی بردن به مقام والای آن حضرت یاری رساند.

در پاره ای از آیاتی که در شأن اهل‏ بیت(ع) نازل شده است، حضرت صدّیقه زهرا(س) به عنوان یکی از آن پنج نور پاک معرفی شده است؛ مانند آیۀ تطهیر.
این نوره نیره ویژگیهایی دارد که بعضی از آنها عبارت اندز:

1. پارسایی و قناعت به ثروتی اندک و امکاناتی ناچیز، در عین امکان بهره مندی از بالاترین امکانات،

2. انفاق و ایثار فراوان در اشیای مورد علاقه و نیاز خویش،

3. عبادت خالصانه و نیایش به درگاه باری تعالی،

4. تبلور حیا و عفت،

5. الگوی کامل پوشش و حجاب اسلامی،

6. علم و دانش گسترده سیده زنان عالم که گوشه ای از آن آگاهی بر محتوای کتاب شریف “مصحف فاطمه” است.

7. مبارزات سیاسی و اجتماعی ایشان -بعد از رحلت پیامبر (ص)- در پاسداری از مقام ولایت حضرت علی (ع)،

راجع به شخصیت وجودی و مقام معنوی فاطمۀ زهرا (س)سخن فراوان است، اما اگر هزاران برابر آن هم از قلمرو ذهن و اندیشۀ امثال من وشما بیرون آید و صورت گفتار یا نوشتار پذیرد، باز قطره ای است از اقیانوس بی کرانۀ فضیلت های حضرتش. در آسمان معرفت حضرت زهرا (س)،
حقیقت اینست که برترین اندیشه های بشری در مورد ایشان حیران و تیز پروازترین عقل ها در شان ایشان سرگردان اند.
اجازه بدیدبرای دست یابی به ساحل دریای معرفتش به سراغ قرآن کریم و احادیث معصومان (ع) بریم

من فقط با توجّه به قرآن کریم و روایات، تنها به ذکر قطره ای از آن دریای بی کران می پردازیم.

الف. نزول آیاتی در شأن حضرت زهرا (س)

شخصیت ملکوتی حضرت فاطمۀ زهرا(س) نه تنها خود مبیّن و مفسّر آیات قرآن است و نه تنها وجود او سندی زنده به عنوان پشتوانۀ عملی برای تأیید مفاهیم آن کتاب آسمانی است، بلکه عملکرد آن حضرت گاهی موجب نزول آیات قرآن شد. البته، این آیات شریفه در شأن حضرت زهرا (س)، به شکل های تنزیل،
تفسیر، تأویل و تطبیق روایت شده است.
همه دانشمندان و مفسران اسلامی، اجمالاً به این امر معترف اند که برخی از آیاتی که در شأن اهل‏ بیت(ع) نازل شده است، دلالت آنها بر اهل‏بیت (ع) و مقام و موقعیت آنها، از باب تفسیر است، نه تطبیق آیاتی از باب تفسیر:

1. آیۀ مباهله: در قرآن کریم چنین آمده است: «هر گاه بعد از علم و دانشى که (در بارۀ مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم».
و حضرت فاطمه زهرا(س) تنها مصداق «نساء (زنان)» همراه پیامبر اکرم(ص) برای مباهله بود.

2. آیۀ تطهیر: آیۀ مبارکۀ «… خداوند فقط مى ‏خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملًا شما را پاک سازد»،
در شأن امام علی (ع)، حضرت فاطمۀ زهرا (س) و امام حسن (ع) و امام حسین (ع) نازل شده است.

3. سورۀ «هل اتی» (الإنسان) در شأن حضرت امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س) نازل شده است.

آیاتی که تطبیق آن با حضرت فاطمۀ زهرا(س)، از موارد «تأویل» به شمار مى ‏رود:

1. در حدیثى از امام صادق (ع) آمده که به هنگام نزول‏ آیۀ شریفه‏ «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ‏»،
خداوند فرمود: من خداوندم. دو دریا را فرستادم، على بن ابى طالب (ع)، دریاى علم و فاطمه (س) دریاى نبوّت، و من خدایم، پیوند بین آن دو را برقرار کردم.

2. امام محمدباقر (ع) در تفسیر آیات «که آن یکى از بزرگ ترین آیات خداست. بشر را هشدار دهنده است»،
می فرماید: «منظور، حضرت فاطمه (س) است».

3. با استناد به روایات، وجود مقدّس فاطمه زهرا(س)، حقیقت و باطن لیلة القدر (شب قدر) است؛ و معرفت آن حضرت، همطراز درک شب قدر معرفی شده است. مانند این روایت: «مردی نصرانی به خدمت امام موسی کاظم(ع) شرف یاب شد و تفسیر باطن این آیات را جویا شد: حم .سوگند به این کتاب روشنگر که ما آن را در شبى پر برکت نازل کردیم ما همواره انذارکننده بوده‏ایم! در آن شب هر امرى بر اساس حکمت (الهى) تدبیر و جدا میگردد»؛
امام (ع) در پاسخ فرمودند: «حم»، محمّد(ص) و «کتاب مبین»، علی(ع) و «اللیلة»، فاطمه(س) است.

ب. مقام فاطمه زهرا(س)
۱. مقام حضرت صدیقه کبری (س) آن چنان والا است که رضایت و خشم حضرتش معیار رضایت و خشم پیامبر گرامی اسلام و رضایت و خشم کبریایی قرار گرفته است.

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «فاطمه(س)، پارۀ تن من است، هر کس او را مسرور گرداند مرا مسرور کرده است و هر کس مرا مسرور گرداند خدا را مسرور کرده است و هر کس او را اذیّت کند مرا اذیّت کرده است و هر کس مرا اذیّت کند خدا را اذیت کرده است، و فاطمه(س)، عزیزترین مردم در نزد من است».
«مریم سرور زنان زمانه خویش بود، امّا دخترم فاطمه(س)، سرور همۀ زنان جهان، از آغاز و پایان آن است».

بله، مقام و منزلت زهرای مرضیّه(س)، نه تنها بسی والاتر از مقام آسیه و مریم است که اوج افتخار آنان، توفیق خدمت گزاری آستان حضرت خدیجه کبری(س) به هنگام وضع حمل فاطمه زهرا(س) است.

۲. از ابعاد کرامتی حضرت زهرا(س) می توان به پارسایی و قناعت به ثروتی اندک و امکاناتی ناچیز، در عین امکان بهره مندی از بالاترین امکانات را اشاره کرد؛ چرا که او دختر پیامبر اسلام(ص) است و آن حضرت مزرعه با ارزشی همچون «فدک» را به ایشان بخشیدند که در آمد خوبی داشت. همچنین حضرت علی (ع) از محل کار و تلاش خود در آمد قابل توجّهی داشتند و حضرت می توانستند زندگی مرفّهی برای خود و همسر و فرزندان خود فراهم آورند، امّا همۀ در آمد خود را صرف نیازمندان می کردند و خود به یک زندگی بسیار سخت و پر مشقّت اکتفا می نمودند.

۳. یکی دیگر از ابعاد شخصیّت اجتماعی فاطمه زهرا(س)، انفاق و ایثار اوست. داستان بخشیدن غذا و طعام خود در عین نیازمندی به مسکین و یتیم و اسیر در مدت سه شب پی در پی، در سورۀ دهر (انسان) آمده است.

۴. یکی دیگر از ابعاد کرامتی حضرت زهرا (س) عبادات آن حضرت است. عبادت فاطمه از لحاظ کمیّت، تا بدان حد گسترده است که در لحظه لحظه زندگی او حضور و ظهور دارد. رفتار او، گفتار او، نگاه او، تلاش او، نفس کشیدن او در هر لحظه شب و روز، عبادت بود. امام حسن مجتبی (ع) در این باره می فرماید: «مادرم فاطمه(س) را دیدم که در شب جمعه از بستر خویش جدا شده تا طلوع خورشید مشغول عبادت، و راز و نیاز با پروردگار بود و لحظه‏اى از رکوع و سجود دست برنمى‏ داشت».

۵. یکی از افتخارات شیعه «صحیفه فاطمیّه» است. شیعه معتقد است این کتاب شریف الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیّه است.
۶. جلوه هایی بسیار زیبا و دیدنی از رفتار و گفتار فاطمه زهرا(س) در عرصه حجاب و عفاف گزارش شده است که می باید سرمشق دختران و زنان ما در زندگی قرار گیرد. روزی پیامبر اکرم(ص) از جمع مسلمانان حاضر در مسجد سؤال کردند: چه روش و سیره ای برای زندگانی بانوان بهتر است؟ حضرت زهرا(س) به واسطۀ سلمان - که خود را عاجز از جواب این سؤال می دانست و به همین دلیل به خانه حضرت زهرا(س)، خود را رسانیده بود- فرمودند: «برای زنان بهتر است که مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم نیز ایشان را نبینند».

۷. درآخر به یکی از ضروری ترین عرصه هایی که در آن بایستی به فاطمه زهرا (س) اقتدا نمود، اشاره ای داشته باشیم و آن عرصۀ دفاع از حریم امامت و ولایت می باشد؛ چرا که او در دورۀ کوتاه زندگانی خویش پس از هجران رسول خدا(ص) زیباترین جلوه پاسداری از حریم ولایت را به تصویر کشانید. فاطمه(س) مردم زمانه خویش را خوب می شناخت و می دانست آنان لیاقت عبرت پذیری از سخنان او و جسارت قیام به همراه او را ندارند، امّا می خواست برای آیندگان، ضلالت را رسوا، حقیقت را برملا و حجت را تمام نماید، چنان که فرمود: «من با کمال دقّت و معرفت شما را از گمراهی، خذلان و تیرگى که ظاهر و باطن شما را فرا گرفته است آگاه ساختم، ولی می دانم که خوارید و در چنگال زبونی گرفتار. یاری نکردن وجودتان را فرا گرفته و ابر بی وفایی بر قلوبتان سایه گسترده. چه کنم که دلم خون است و بازداشتن زبان شکایت از طاقت بیرون. می گویم برای اتمام حجت بر مردمان…».

فاطمه(س)، در قیام پر حماسه فرهنگی اش، لحظه ای از افشاگری و روشن گری های هدایت بخش خویش دست برنداشت تا به همۀ مسلمانان طول تاریخ بفهماند که سکوت در مقابل مهاجمان فرهنگی پذیرفتنی نیست. حضرت زهرا (س) در مقابل بدعت و تحریف اسلام، آرام ننشست،که برخاست، جوشید و خروشید، افشاگری نمود و روشنگری کرد؛ چرا که با الهام الاهی و تحدیث جبرئیل از آینده خبر داشت و می دانست این روشنگری ها، عاقبت دل های لایقی پیدا و نقش بی نظیری را در به ثمر رسانی امامت و محقق سازی هدف خلقت ایفاء خواهد کرد

 نظر دهید »

برنامه های هفته کتاب مرکز تخصصی نورالزهراء(سلام الله علیها) ساری

10 خرداد 1399 توسط نورالزهرا ساری
برنامه های هفته کتاب  مرکز تخصصی نورالزهراء(سلام الله علیها) ساری

* برگزاری نشست رونمایی از کتاب کرامت در نهج البلاغه
به مناسبت هفته کتاب نشست رونمایی از کتاب ” کرامت در نهج البلاغه” با حضور مولف کتاب” سرکار خانم هاجر حسینی” برگزار گردید.
در این نشست ابتدا مولف کتاب پیرامون مطالب کتاب و کیفیت تدوین آن مباحثی را مطرح نمود. بعد از آن رونمایی از کتاب با حضور مدیر مرکز تخصصی نور الزهراء(سلام الله علیها)” سرکار خانم خاتمی” انجام گرفت.
*تهیه جزوه و برگزاری مسابقه از محتوای آن
به مناسبت هفته کتاب و کتاب خوانی و آغاز هفته وحدت و آشنایی بیشتر طلاب با شخصیت پیامبر(صل الله علیه و آله) جزوه ایی با عنوان” مصادیقی از عبادت و بندگی پیامبر(صل الله علیه و آله) در ابعاد فردی و اجتماعی” تهیه و در بین طلاب توزیع شد.
همچنین جهت ترغیب طلاب به مطالعه بیشتر این جزوه، با طرح سوال مسابقه ایی . بین طلاب برگزار گردید
*فضا ساری فضای داخلی مدرسه
به منظور نهادینه شدن ارزش کتاب در بین طلاب مطالبی از بزرگان در ارتباط با ارزش کتاب و تاثیر آن بر فرد و اجتماع تهیه و در فضای داخلی مدرسه نصب گردید.
معرفی کتابفروشی های سطح شهر به طلاب
به منظور آشنایی طلاب با کتابفروشی هایی که طلاب سریعتر می توانند به کتاب هایی مورد نیاز خود دسترسی داشته باشند لیستی از عناوین به همراه آدرس و شماره تلفن این کتاب فروشی های شهر ساری تهیه و به طلاب معرفی کردید.
* تمیز کردن فضای مخزن کتاب
به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی و به منظور مرتب بودن فضای کتابخانه، اقدامات لازم برای تمیز کردن مخزن کتاب و اتاق مطالعه انجام گرفت.
تبریک هفته کتاب به تمامی طلاب در فضای مجازی
همزمان با هفته کتاب و گرامیداشت مقام کتاب، ضمن تبریک به طلاب ، سخنانی از مقام معظم رهبری و امام خمینی(ره) در ارتباط با کتاب خوانی در گروهی که اعضای آن طلاب در حال تحصیل و فارغ التحصیل بودند، به اشتراک گذاشته شد.
* مرتب کردن کتاب بر اساس رده
به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی کتاب های مخزن بر اساس رده مرتب گردید.
*برگزاری نشست بین مدیر، معاون پژوهشی و کتابداران مدرسه
جهت پربارترشدن برنامه های هفته کتاب، نشستی بین مدیر، معاون پژوهش و کتابداران مدرسه، برگزار گردید. در این نشست، کتابداران برنامه های پیشنهادی خود را مطرح کردند و اعضای نشست در ارتباط با چگونگی اجرا، به تبادل نظر پرداختند.
*معرفی کتاب توسط استاد در کلاس های درسی خود
به منظور ترغیب بیشتر طلاب به کتابخوانی و آشنایی طلاب با کتاب های بیشتر به درخواست کتابداران پنج نفر از اساتید در کلاس های درسی خود به معرفی کتاب پرداختند.
*حضور طلاب در کافه کتاب
به منظور ایجاد انگیزه و ترغیب طلاب به مطالعه بیشتردر هفته کتاب، نشست کافه کتاب برگزار گردید، که طلاب به مطالعه کتاب “امامت پژوهی” پرداختند؛ همچنین جهت جذب هر چه بیشتر طلاب با همکاری نماینده های پژوهشی بعد از مطالعه کتاب از تمامی مطالعه کنندگان پذیرایی شد

ادامه »

 نظر دهید »

برنامه های هفته کتاب مرکز تخصصی نورالزهراء(سلام الله علیها) ساری

10 خرداد 1399 توسط نورالزهرا ساری
برنامه های هفته کتاب  مرکز تخصصی نورالزهراء(سلام الله علیها) ساری

برگزاری نشست علمی با طلاب با حضور استاد حوزه “جناب آقای اسدی”
به مناسبت هفته کتاب نشست علمی با موضوع “بیان اهمیت کتاب"، در جمع طلاب با حضور استاد حوزه “جناب آقای اسدی” برگزار گردید.
اسدی در این نشست ضمن تاکید برتوجه بیشتر به کتاب خاطر نشان کرد: از جمله چیزهایی که امروزه به فراموشی سپرده شد توجه به کتاب می باشد.
وی همچنین اظهار داشت: با مطالعه کتاب و بالا بردن سطح علمی و آگاهی خود می توانیم فرد مفیدی برای خود و دیگران باشیم.
وی با بیان این مطلب که هیچ چیز جای کتاب را پر نمی کند افزود:امروزه با روی کار آمدن فضای مجازی رجوع به کتاب خیلی کم شده و این یکی از معضلات جامعه کنونی است.

 نظر دهید »

برنامه های هفته کتاب مرکز تخصصی نورالزهراء(سلام الله علیها) ساری

10 خرداد 1399 توسط نورالزهرا ساری
برنامه های هفته کتاب  مرکز تخصصی نورالزهراء(سلام الله علیها) ساری

نواخته شدن زنگ هفته کتاب
همزمان با آغاز هفته کتاب و کتاخوانی، به منظور ترویج فرهنگ کتابخوانی زنگ کتاب توسط استاد حوزه « جناب آقای اسدی» نواخته شد.

 نظر دهید »

پرسش و پاسخ های طلبگی

18 مهر 1398 توسط نورالزهرا ساری

پرسش:
با مراجعه ی به روایات و متون کلامی به این تعریف از ایمان می‌رسیم که ایمان عبارت است از معرفت قلبی، اقرار زبانی و عمل جوارحی. حال این سؤال مطرح می‌شود که کدام یک از این مؤلفه‌ها جزو ذات ایمان به شمار می‌آیند و کدام یک لازمة خارج از ذات ایمان؟ به این ترتیب پرسش اصلی در باب رابطة ایمان و عمل این است که آیا تکوّن ذاتیِ مفهوم ایمان عمل را دربرمی‌گیرد؟

پاسخ:
در این مورد مى‌توان به چهار احتمال اشاره کرد:
1. اعمال جزو حقیقت ایمان باشند.
2. اعمال اجزاى عرضى ایمان باشند که از عدم آنها عدم ایمان لازم نیاید.
3. اعمال آثار خارجى و نشانة ایمان باشند و اطلاق نام ایمان بر آنها مجازى باشد.
4. اعمال به‌طور کلی از حقیقت ایمان خارج باشند و ارتکاب معصیت ضررى به ایمان نرساند.
از میان این احتمالات، احتمال سوم به رابطة مفهومى کارى ندارد و به رابطة تلازمى مربوط مى‌شود. احتمال چهارم نیز جز مرجئه، چندان طرفدارى ندارد؛ به این ترتیب دو دیدگاه اصلى در این زمینه وجود دارد: یکى اینکه عمل جزو ذات ایمان و یکى از اجزاى تشکیل‌دهندة آن است؛ دیگرى اینکه عمل خارج از حوزة مفهومى ایمان است. ابتدا به دیدگاه کسانی می‌پردازیم که قائل به جزئیت عمل هستند و دیدگاه آنان را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهیم و آنگاه به دیدگاه قائلان به عدم‌جزئیت عمل خواهیم پرداخت.
خوارج و معتزله عمل را یکى از مؤلفه‌های ایمان می‌دانستند. ابن‌حزم دیدگاه خوارج را این گونه بیان مى‌کند: «ایمان عبارت است از معرفت قلبى، عمل جوارحى و اقرار زبانى. اطاعت از خدا در تمام اوامر و نواهى کبیره و صغیره ایمان است و ترک هر یک از اوامر یا ارتکاب هر یک از نواهى کفر است»
اینان در دیدگاه خود چنان راه افراط پوییدند که حضرت على(ع) آنان را سرزنش مى‌کند که به کسانى نسبت کفر مى‌دهند که پیامبر اکرم(ص) آنان را مسلمان به شمار مى‌آورد.
دیدگاه معتزله را قاضى عبدالجبار معتزلى چنین بیان می‌کند: «ایمان عبارت است از تصدیق قلبى و زبانى به همراه عمل ایشان تأکید مى‌کند که عمل عنصر حقیقى مقوّم ایمان است و کسى که عمل نداشته باشد ایمان ندارد.
به این ترتیب معتزله و خوارج در مسئلة «جزئیت عمل در ایمان» هم‌عقیده‌اند؛ با این تفاوت که خوارج مرتکب گناه کبیره را کافر مى‌نامیدند، اما معتزله بر این عقیده بودند که مرتکب کبیره نه مؤمن است نه کافر بلکه فاسق است و حکمى متفاوت با احکام کافر و مؤمن دارد.
زیدیه نیز تحت تأثیر معتزله عمل را جزو ایمان به شمار مى‌آورند، جز اینکه متقدمان آنان ارتکاب گناه کبیره را کفر نعمت مى‌دانستند نه کفر و شرک مصطلح، اما متأخران آنان همان مذهب معتزله را دارند
ائمه مذاهب نیز جز ابى‌حنیفه که عمل را خارج از ایمان مى‌داند، به جزئیت عمل در کلیت ایمان عقیده دارند. مالک بن‌انس مى‌گوید: «ایمان عبارت است از اعتراف و عمل»؛ شافعى می‌گوید: «ایمان عبارت است از اقرار زبانی و عمل» و احمد بن‌حنبل نیز عمل را جزو ایمان به شمار مى‌آورد
البته ناگفته نماند که گرچه اهل سنّت نوعاً ایمان را مرکب از ارکان ثلاثه مى‌دانند، اما تصدیق قلبى و اقرار زبانى را اصل قرار مى‌دهند و عمل را فرع بر آن دو مى‌دانند. از این رو، مرتکب کبیره را کافر و مخلّد در آتش نمى‌دانند، بلکه او را به مشیت الاهى ارجاع مى‌دهند که اگر بخواهد، آن گناه کبیره را مى‌آمرزد و اگر بخواهد، مؤاخذه مى‌کند؛ ولى سرانجام، مؤمن گناهکار وارد بهشت خواهد شد، زیرا خداوند مى‌فرماید: «انّ اللّه لا یغفر ان‌یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء»
روایاتى نیز از رسول خدا مبنى بر خارج بودن مؤمن گناهکار از آتش نقل کرده‌اند
به هر حال، دیدگاه غالب اهل سنّت چنین است که از یک سو تحت تأثیر آیات و روایات زیادى که بر جزئیت عمل تأکید دارند، عمل را یکى از ارکان و مؤلفه‌هاى ایمان به شمار می‌‌آورند؛ اما از سوى دیگر، با توجه به سنّت نبوی، مؤمن گناهکار را نیز از حوزة اهل ایمان خارج نمی‌دانند.
خوارج و معتزله براى عقیدة خود ادله‌اى آورده‌اند. ادلة خوارج بیشتر براى ثابت کردن کفرِ مرتکبِ کبیره است که جهت رعایت اختصار از ذکر ادلة آنان صرف‌نظر مى‌کنم و به بیان ادلة معتزله اکتفا مى‌کنم.

دلایل جزئیت عمل
1. اگر عمل جزو ایمان نباشد باید کسى که خدا و رسول را تصدیق مى‌کند مؤمن کامل به شمار آید، هرچند همة واجبات را ترک کند و همة محرمات را مرتکب شود.
2. برخى آیات قرآن بر جزئیت عمل در ایمان دلالت مى‌کنند؛ مانند «و هر کس از خدا و پیامبر او نافرمانى کند و از حدود مقرر او تجاوز نماید اورا در اتشی در اورد که همواره در ان خواهد بود و،،،،
معتزله بر این عقیده‌اند: از آنجا که عبارت «ذلک دین القیمه» در این آیه به همة عباداتِ ذکرشده در آیه برمى‌گردد، معلوم مى‌شود که عبادات جزو دین به شمار می‌آیند. همچنین آیة شریفة «چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان» (حجرات: 11)
دلالت مى‌کند بر اینکه فسق با ایمان جمع نمى‌شود. همچنین در آیة: «و خدا بر آن نبود که ایمان شما را ضایع گرداند» (بقره: 143)
مراد از ایمان نماز خواندن به طرف بیت‌المقدس است که نشان می‌دهد ایمان با انجام طاعت یکى است و در آیة «مؤمنان همان کسانى‌اند که چون خدا یاد شود، دل‌هایشان بترسد و چون آیات او بر آنان خوانده شود، بر ایمانشان بیفزاید… همانان که نماز را به پا مى‌دارند و از آنچه به ایشان روزى داده‌ایم انفاق مى‌کنند. آنان هستند که حقّاً مؤمن‌اند» (انفال: 2ـ4
همینطورخوف و خشیت و نماز و انفاق جزو ایمان به شمار امده است.
سید مرتضى پس از اشاره به ادلة معتزله در جواب آنها مى‌گوید: قبول نداریم که لفظ «ذلک» در آیة «ذلک دین القیمه» به همة موارد قبل برمى‌گردد. رجوع «ذلک» به کل یا بعض موارد قبل نیاز به دلیل دارد؛ زیرا لفظ ذلک مفرد است و نمى‌تواند به جمع برگردد؛ پس بهتر است «ذلک» را به «اخلاص» برگردانیم و بگوییم مراد این است که ذلک الاخلاص دین القیمه. در آیة «بئس الاسم الفسوق بعد الایمان» نیز عبارت بعد الایمان دلالت بر بطلان حکم ایمان و زایل شدن نام ایمان نمى‌کند؛ همان‌طور که در آیة مشابه آن «و اهل کتاب دستخوش پراکندگى نشدند، مگر پس از آنکه برهانى آشکار براى آنان آمد» (بینه: 4)
که تفرقه بعد از بینه اتفاق افتاده است، حکم بینه باطل نمى‌شود. همچنین وقتى گفته مى‌شود: فلان شخص بعد از فلان شخص آمد، آمدن یکى از آنان آمدن دیگرى را نفى نمى‌کند. علاوه بر اینکه این استدلال مبنى بر آن است که از لفظ «فسوق» تمام مصادیق فسق اراده شده باشد، در حالى که ممکن است مراد از فسق در این آیه کفر باشد. در مورد آیة شریفة «و ما کان اللّه لیضیع ایمانکم»، قبول نداریم که مراد از «ایمانکم» نماز به طرف بیت‌المقدس باشد، بلکه مراد تصدیق است که در تعریف ایمان، بر آن اتفاق نظر وجود دارد. از خود قرآن برنمى‌آید که مراد از ایمان نماز است، و در این گونه موارد به خبر واحد نیز اعتنا نمى‌شود. آیة «انّما المؤمنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم…» نیز اقتضا نمى‌کند که هر کسى این صفات را نداشته باشد، مؤمن نیست، بلکه مراد تعظیم و تکریم مؤمنانى است که این صفات را داشته باشند؛ مثل اینکه وقتى گفته مى‌شود مرد آن است که خشم خود را کنترل کند، کسى که نتواند خشم خود را کنترل کند از مرد بودن خارج نمى‌شود
مرجئه، اشاعره و امامیه اشتراک نظر دارند که از نظر مفهومى، عمل خارج از ذات ایمان است؛ هرچند جایگاه عمل از نظر مرجئه و امامیه بسیار متفاوت است، به گونه‌ای که برخى روایات شیعى که بر عمل تأکید دارند و حتى گاهى به نوعی جزئیت عمل از آنها برداشت مى‌شود در واکنش به بى‌اعتنایى یا کم‌توجهى مرجئه به عمل بوده‌اند.
مرجئه در مقابل دیدگاه افراطى خوارج، که بیش از هر چیز بر عمل و طاعت تأکید مى‌کردند، تصدیق قلبى و زبانى را یگانه معیار ایمان دانستند. یکى از معانى ارجاء تعلیق حکم و معناى دیگر آن تأخیر است، یعنی قرار دادن جایگاه عمل پس از ایمان؛ بغدادى مى‌گوید: «آنان بدین سبب مرجئه نامیده شدند که عمل را بعد از ایمان قرار دادند»
اشاعره نیز عمل را از مؤلفه‌های ایمان نمى‌دانستند.
متکلمان امامیه نیز اتفاق نظر دارند که عمل در شمار مؤلفه‌های ایمان نیست؛ اما در عین حال اخبار و روایات زیادى نیز وجود دارند که جزئیت عمل از آنها برداشت مى‌شود و به سادگى نمى‌توان از کنار آنها گذشت. ابتدا به مجموعه ادلّة قائلان به عدم جزئیت عمل در ایمان مى‌پردازیم و پس از آن، روایات طرف مقابل را بررسی می‌کنیم تا ببینیم آیا وجه جمع یا توجیهی پذیرفتنی وجود دارد یا خیر؟
دلایل عدم جزئیت عمل
1. معناى لغوى ایمان تصدیق است و در معناى شرعى نیز ایمان معنایی غیر از معناى تصدیق پیدا نکرده است؛ زیرا تغییر معنا خلاف اصل است و جز در مواردى که دلیل وجود داشته باشد قابل اثبات و احراز نیست، و در قرآن و سنّت نیز این لفظ به کار رفته است بدون اینکه مخاطبان عرب نیازمند توضیح و استفسار باشند. در نهایت مى‌توان گفت که این لفظ در معناى شرعى، به تصدیق خدا و رسول تخصیص زده شده و معناى آن گرویدن است پس معلوم میشود عمل جزء حقیقت ایمان نیست.
2. در این زمینه آیات قرآنی متعددی وجود دارد که در چند دسته قابل ارائه‌اند:
الف) آیاتى که عمل صالح را بر ایمان عطف کرده‌اند؛ زیرا عطف دلالت بر مغایرت مى‌کند. از جمله، آیات زیادى که تعبیر «انّ الذین آمنوا و عملوا الصالحات» را به کار گرفته‌اند (مانند کهف: 30 و 107).
اگر عمل صالح جزو ایمان یا خود ایمان باشد، تکرارِ بى‌فایده لازم مى‌آید. اگر گفته شود از قبیل ذکر خاص بعد از عام است، احتیاج به دلیلی دارد که سیاق جمله آن را اقتضا کند. همچنین، در آیة شریفة «مساجد خدا را تنها کسانى آباد مى‌کنند که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و نماز برپا داشته و زکات داده باشند و جز از خدا نترسند» (توبه: 18)
برپا داشتن نماز و دادن زکات بر ایمان عطف شده است.
ب) آیاتى که ایمان را شرط صحّت و قبولى اعمال دانسته‌اند، مثل آیة شریفة «پس هر که کارهاى شایسته انجام دهد و مؤمن ]هم[ باشد…» (انبیاء: 94)
از آنجا که مشروط داخل در شرط نیست، از این آیه مغایرت فهمیده مى‌شود. همچنین آیاتى که انجام عمل صالح را شرط ایمان قرار داده‌اند، مثل «و هر که مؤمنانه به نزد خدا رود، در حالى که کارهاى شایسته انجام داده باشد…» (طه: 75).
بنابراین آیه، ممکن است کسى مؤمن باشد، ولى عمل صالح انجام ندهد.
ج) آیاتى که حتى به کسانى که مرتکب گناهانى مثل قتل و بغى و ظلم شده‌اند، نسبت ایمان می‌دهند، از جمله «و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند، میان آن دو اصلاح دهید و اگر ]باز[ یکى از آن دو بر دیگرى تعدّى کرد، با آن طایفه‌اى که تعدّى مى‌کند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد… در حقیقت مؤمنان با هم برادرند…» (حجرات: 9)
آیة شریفه افرادی را که در حال قتل و نافرمانى هستند و حداقل یک گروه از آنها یاغی است، برادران مؤمن دانسته است. همچنین در این آیه «کسانى که ایمان آورده‌اند ولى مهاجرت نکرده‌اند هیچ گونه خویشاوندى‌ای با شما ندارند، مگر آنکه ]در راه خدا[ هجرت کنند» (انفال: 72)،
نیز از کسانی که نافرمانى کرده‌اند و هجرت نکرده‌اند به‌عنوان مؤمن نام برده شده است. به آیات دیگری نیز می‌توان اشاره کرد که در این دسته می‌گنجند، مانند «کسانى که ایمان آورده و ایمان خود را به شرک نیالوده‌اند» (انعام: 82) و یا «همان‌گونه که پروردگارت تو را از خانه‌ات به‌حقّ بیرون آورد، حال آنکه دسته‌اى از مؤمنان سخت کراهت داشتند» (انفال: 5ـ6).
د) آیاتى که مؤمنان را مورد خطاب قرار داده و پس از آن اعمالى را بر آنان واجب کرده‌اند، مثل: «اى کسانى که ایمان آورده‌اید، روزه بر شما مقرّر شده است» (بقره، 183)
و یا «اى کسانى که ایمان آورده‌اید، از خدا پروا کنید و با راستان باشید.» (توبه: 111)
این آیه مخاطبان را دارای ایمان وصف می‌کند، اما در عین حال آنان را به رعایت تقوا فرا می‌خواند که جز با طاعت و ترک محرمات حاصل نمى‌شود. معلوم مى‌شود تقوا براى آنان حاصل نشده است و گرنه امر به تحصیل حاصل لازم مى‌آید.
ه‍‌) آیاتى که قلب را محلّ ایمان می‌دانند، بدون اینکه چیز دیگرى به آن ضمیمه کنند، مثل «در دل اینهاست که ]خدا[ ایمان را نوشته» (مجادله: 22). اگر اعمال جزو ایمان بودند، قلب محل ایمان به شمار نمى‌آمد.
3. در روایت معروفى که در منابع روایى اهل سنّت و شیعه آمده است، جبرئیل در هیئت یک اعرابى، از پیامبر دربارة معناى اسلام و ایمان سؤال مى‌کند و پیامبر اکرم(ص) به اعمالى مثل نماز، روزه، زکات و حج مستقل از ایمان اشاره مى‌کند
4. اجماع امّت بر اینکه ایمان شرط عبادات است. شىء نمى‌تواند شرط خودش باشد؛ پس ایمان با عبادات یکى نیست. همچنین اجماع وجود دارد که اگر کسى ایمان بیاورد و قبل از اینکه عملى انجام دهد بمیرد، مؤمن محسوب مى‌شود، پس معلوم مى‌شود عمل جزو ذات ایمان نیست
با توجه به دلایلی که ارائه شد متکلمان شیعی عمل را جزو ذات ایمان به شمار نمی‌آورند؛ گرچه در جای خود بر نقش عمل در نجات تأکید می‌کنند. اما سؤالی که پیش می‌آید این است که چگونه دیدگاه رایج شیعی عمل را خارج از ذات ایمان می‌داند و حال آنکه در روایات زیادی چنان بر اهمیت عمل تأکید شده است که جزئیت عمل از آن بر می‌آید. از این رو، به طور جداگانه این روایات را مورد بررسی قرار می‌دهم تا به یک وجه جمع مناسب و قابل قبول دست پیدا کنیم.

ادامه دارد ………………

 نظر دهید »

شهادت بی بی دو عالم شفیع روز محشر زهرای مرضیه (سلام الله علیها) تسلیت باد

30 دی 1397 توسط نورالزهرا ساری
شهادت بی بی دو عالم شفیع روز محشر زهرای مرضیه (سلام الله علیها) تسلیت باد
 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مرکز تخصصی نور الزهرا ساری

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • آموزشی
  • فرهنگی
  • مناسبتها
  • پژوهشی
    • اردوی علمی
    • بروشور و جزوه
    • مقالات
    • نشریه اندیشه کلامی
    • نشست علمی پژوهشی
    • همایش
    • کارگاه
    • کرسی آزاداندیشی

Random photo

شرکت در راهپیمایی دشمن شکن 13 آبان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس