مرکز تخصصی نور الزهرا ساری

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

آشنایی با معروف ترین کتب کلامی و اعتقادی شیعه

23 خرداد 1396 توسط نورالزهرا ساری

انوار الملكوت فی شرح الیاقوت

مؤلف:
علامه حلی (م 726 ق)

معرفی اجمالی كتاب
این كتاب شرحی بر كتاب الیاقوت نوبختی است و در میان كتب علامه از شهرت بیشتری برخوردار است. علامه در سال 684 ق نوشتن این كتاب را به پایان برده است. كتاب الیاقوت از قدیمی ترین كتب كلامی شیعه است. علامه حلی در مقدمه شرح خود نام مصنف كتاب را ابواسحاق ابراهیم بن نوبخت ذكر كرده و افندی نام او را اسماعیل بن اسحاق بن ابوسهل بن نوبخت دانسته است.
علامه در این كتاب در اغلب موارد، عقاید نوبختی را پذیرفته و آنها را تقویت می كند و تنها در موارد معدودی با نوبختی اختلاف نظر دارد; مثلاً در این مسئله كه عالم ابدی نیست، دلیل نوبختی را كافی ندانسته و خود دلیل دیگری می آورد و یا این سخن را كه وجود را عین ماهیت می داند، نمی پذیرد..
نیز این کتاب توسط خواهر زاده مولف, عمید الدین عبدالمطلب بن نجم الدین ابوالفوارس حلی شرح شده است

اللوامع الالهیّه فی المباحث الكلامیه

مؤلّف: مقداد بن عبدالله بن محمد بن حسین محمد حلی معروف به فاضل مقداد (826 هـ.

معرفی اجمالی كتاب:
كتاب اللوامع الالهیّه كتابی دینی, علمی و كلامی است و از گنجینه های علمی شیعه محسوب می شود. مؤلّف در این كتاب مذاهب باطله را مورد نقد قرار داده و آنها را با دلیل ردّ كرده و عقائد حقّه شیعه و اسلام را با روش علمی و تحقیقی اثبات می كند. این كتاب در نظم و سبك بحث عالی بوده و برای آشنایی با اصول حقّه اسلام و شیعه، عقاید باطل مذاهب و حتی ادیان دیگر، كتاب مناسب و پر فایده ای می باشد.
كتاب حاضر در دوازده لامع تنظیم و هر لامع به چند بحث یا مسلك تقسیم شده است.
لامع اوّل در مباحث نظری، لامع دوّم در تقسیم علوم، لامع سوّم در وجوب، امتناع، امكان، قدم و حدوث، لامع چهارم در ماهیّت و لواحق آن، لامع پنجم در تقسیم ممكنات، لامع ششم در حدوث عالم، لامع هفتم در وجود صانع تعالی و احكام وجود، لامع هشتم، در صفات خداوند، لامع نهم در افعال، لامع دهم در نبوت، لامع یازدهم در امامت، و لامع دوازدهم در حشر و جزاء بحث كرده است.
در این كتاب مباحث فلسفی نیز مورد بحث قرار گرفته است. ولی به جهت اینكه مباحث كلامی زیاد بوده و مؤلّف مباحث فلسفی را برای فهم بیشتر مباحث كلامی آورده است، از این رو این كتاب در بخش كتاب های كلامی آورده شد. خود مؤلّف و بزرگان علم كلام هم این كتاب را كتاب كلامی معرفی كرده اند. این كتاب با حجم كم به مباحث مهم زیادی پرداخته است.
مؤلّف در مقدمه كتاب در خصوص علم كلام توضیح داده است و آیت الله شهید سید محمد علی قاضی طباطبائی (ره) كه این كتاب را تحقیق كرده است. زندگی نامه مؤلّف را از ابعاد مختلف در مقدمه آورده است.

شرح باب حادی عشر

مؤلف: مقداد بن عبدالله بن محمد بن حسین محمد حلی سُیُوری مشهور به فاضل مقداد (م 826 ق)

معرفی اجمالی كتاب:
این كتاب در اصول عقاید شیعه است و در شرح كتاب باب حادی عشر، تألیف علامه حلی نوشته شده است. علما و متكلمان شروح فراوانی بر این كتاب مختصر نوشته اند. از میان آن شروح، شرح فاضل مقداد بیشتر از دیگر شروح، نظر علما را جلب كرده و سالیان متمادی است كه جزء متون درسی حوزه های علمیه تشیع می باشد. و با اینكه كتاب مختصر است، اما مؤلف اصول پنج گانه مذهب را به صورت نو، اجمال و آمیخته با استدلال و برهان قوی تبیین فرموده و در آخر كتاب بحث مختصری در باب توبه و امر به معروف آورده است. كتاب شرح باب حادی عشر شامل مقدمات و نه فصل است كه فصل اول در توحید، فصل دوم و سوم در صفات ثبوتیه و سلبیه، فصل چهارم تا هفتم در عدل، نبوت، امامت و معاد و دو فصل دیگر به توبه و امر به معروف اختصاص دارد.
فاضل مقداد در وجه تسمیه كتاب به باب حادی عشر چنین آورده است: «این کتاب باب حادی عشر نامیده شد; برای اینكه مصنف (علامه حلی)، كتاب مصباح المجتهد شیخ طوسی را ـ كه در عبادات و ادعیه است ـ خلاصه كرد و آن مختصر را به نام منهاج الصلاح فی المختصر المصباح در ده باب تنظیم كرد و بعد این باب را كه در اصول عقاید شیعه است، بدان افزود كه به باب حادی عشر (باب یازدهم) مشهور شد.
این شرح از طرف مولف به النافع یوم الحشر, نامگذاری شده ولی به مرور زمان به شرح باب حادی عشر مشهور شده است. این کتاب به وسیله حاج میرزا محمد علی حسینی شهرستانی(1344 ه.ق) با نام الجامع فی ترجمه النافع, به فارسی ترجمه شده است و هر سه کتاب یعنی باب حادی عشر و شرح آن به همراه ترجمه فارسی, یکجا به چاپ رسیده است.

حدیقه الشیعه

مؤلف: احمدبن محمد معروف به مقدس اردبیلی (م993 هـ . ق)

معرفی اجمالی كتاب
كتاب حاضر در اقوال و مباحث مربوط به ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ می باشد. از كلمات علماء و قرائن چنین استنباط می شود كه این كتاب در دو جلد بوده كه جلد اوّل آن در خصوص پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ بوده ولی متأسفانه امروزه نسخه آن در دسترس نمی باشد. از این رو این كتاب جلد دوم حدیقه الشیعه می باشد. در این كتاب به مناسبت گسترش مكتب فقه جعفری به مذهب تصوف و عقاید و فرقه های منشعب از تصوّف پرداخته و بحث جامع و خوبی را انجام می دهد. در این كتاب مؤلف بحث را با امامت حضرت علی ـ علیه السّلام ـ و حوادث و اتفاقات و آیات دلالت كننده به فضیلت حضرت علی ـ علیه السّلام ـ و دیگر ائمه ـ علیهم السّلام ـ شروع و به مطاعن ابوبكر، عمر، عثمان، معاویه، یزیدبن معاویه، طلحه و زبیر، ابوموسی اشعری، عایشه، حفصه و عده ای دیگر اشاره كرده است.
مؤلف در بخش مربوط به امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ به علائم ظهور و مباحث مربوط به آن حضرت پرداخته و در خاتمه به عقاید اشاعره و معتزله و افضلیت ائمه ـ علیهم السلام ـ به جمیع خلائق و تقدم مذهب شیعه پرداخته است.
این كتاب در خصوص زندگانی ائمه و شناخت عقائد و فضائل آنها و فرقه های صوفیه و مباحث دیگر كتاب جامع و خوبی می باشد.

اصول دین

مؤلف: احمد بن محمد مقدس اردبیلی (م 993 ق)

معرفی اجمالی كتاب
مؤلف در این اثر به اثبات اصول مذهب شیعه پرداخته است. وی در هر فصل با دلایل عقلی، اصول دین را اثبات کرده. سپس آیات و احادیثی را در تأیید آن ارائه می نماید. در باب نخست در پی اثبات واجب الوجود، تفسیر مختصری از حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» را ارائه و بعد از آن ضرورت وجود و امامت را به اثبات رسانده است. اثبات امامت امام علی(علیه السلام)، عدم لیاقت خلفا و اثبات معاد از دیگر مطالب مهم این كتاب می باشد
گوهر مراد

مؤلف: عبدالرزاق بن علی بن حسین لاهیجی قمی (م 1072 ق)

تألیفات
شوارق الالهام فی شرح تجرید الكلام، شرح هیاكل النور، رساله فی حدوث العالم، حاشیه بر حاشیه حكیم خفری بر الهیات شرح تجرید، حاشیه بر شرح اشارات، الكلمات الطیبه
کتاب حاضر که از کتاب های خوب و جامع در مباحث کلامی و فلسفی می باشد که در سه مقاله و هر مقاله در چند باب و هر باب در چند فصل تنظیم شده است. اهم موضوعات بحث شده در این کتاب بدین شرح می باشد.
مقاله اول در علم خودشناسی مقاله دوم در علم خداشناسی و مقاله سوم در فرمان خداشناسی بحث کرده است. در پایان کتاب مولف در ضمن یک خاتمه و دو مقصد به بحث سلوک باطن که در دو طریق یعنی طریقه حکمت و طریقه شرع اشاره کرده است.

اعتقادات

مؤلف: محمد باقر بن محمدتقی مجلسی (م 1111 )

زندگینامه و اظهار نظرها:
مرحوم مجلسی در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. وی دارای چنان شهرتی در علوم مختلف اسلامی است كه محتاج هیچ بیان و توضیحی نمی باشد. علامه مجلسی از جمله بزرگانی است كه از جامعیت خاصی برخوردار بود. او در علوم مختلف مانند تفسیر، حدیث، فقه، اصول، تاریخ، رجال و درایه سرآمد بوده كه نگاهی اجمالی به مجموعه عظیم بحارالانوار این نكته را به خوبی آشكار می سازد. تبحّر در این علوم، در كنار آشنایی با علوم عقلی همچون: فلسفه، ریاضیات، ادبیات، لغت، جغرافیا، طب و علوم غریبه از او شخصیتی ممتاز و بی نظیر ساخت. به طوری که برخی علامه مجلسی را در طول تاریخ اسلامی از حیث جامعیت بی نظیر دانسته اند. شاگرد گرانقدر او، سید نعمت الله جزائری، در مورد استاد خود گفته است: «علامه هیچ گاه از یاد خدا غافل نبود و تمام اعمالش را با قصد قربت انجام می داد.
گفته اند كه علامه روشی معتدل بین اخباری و اصولی داشت. او در عین اینكه محدث بزرگی بود، ولی به علوم عقلی هم توجه خاصی داشته است. علامه مجلسی در سال 1098 از سوی شاه سلیمان صفوی به سمت شیخ الاسلام اصفهان منسوب گردید.. شیخ الاسلام، بالاترین و مهم ترین منصب دینی و اجرایی در آن عصر بود

تألیفات
وی بیش از یكصد كتاب به زبان فارسی و عربی نوشته كه تنها یك عنوان آن بحارالانوار می باشد. برخی دیگر از تألیفات وی عبارت اند از: مرآه العقول، ملاذ الاخیار، الفرائد الطریقه، شرح اربعین حدیث، حق الیقین، زاد المعاد، تحفه الزائر، عین الحیاه، صراط النجاه، حلیه المتقین، حیاه القلوب، مشكاه الانوار، جلاء العیون، توقیعات امام عصر و … .

معرفی اجمالی كتاب
علامه مجلسی در این رساله با استناد به آیات قرآن كریم و روایات معصومان(علیهم السلام)درصدد نشان دادن راههای نجات و رستگاری انسان برآمده است. اصل این كتاب، به عربی است و تاریخ نگارش آن در سال 1087 ق، پس از نگارش بحارالانوار، بوده و متشكل از دو بخش است: در بخش اول، مبحث اصول عقاید شیعه مورد بررسی قرار گرفته و در بخش دوم، درباره وظایف عبادی مؤمنان بحث شده است.

حق الیقین اصول دین و معارف

مؤلف: محمد باقر بن محمد تقی مجلسی (م 1111 ق)

معرفی اجمالی كتاب:
این كتاب دوره كامل مباحث اصول دین و ضروریات مذهب شیعه را دربردارد. روش مؤلف در اثبات مطالب، روش كلامی شیعه است كه آن آمیزه ای است از استدلال به آیات قرآن و روایات معصومان(علیهم السلام). مولف بحث در توحید و نبوت را به صورت كوتاه انجام داده است; ولی در مورد امامت به تفصیل سخن به میان آمده و با بررسی مسئله غدیرخم و ادله امامت، به تفصیل به اثبات امامت ائمه دوازده گانه پرداخته شده است. در مرحله بعد، به تفصیل از معاد و رجعت سخن به میان آمده است. معانی اسلام، كفر، ارتداد، انواع گناه و توبه پایان بخش مباحث كتاب است.

أنیس الموحدین

مولف: محمد مهدی نراقی (م 1209 ه.ق)

معرفی اجمالی كتاب
این كتاب دارای پنج باب می باشد كه مباحث ذیل را مورد بحث و بررسی قرار داده است: باب اول در اثبات صانع، باب دوم در صفات باری تعالی، باب سوم نبوت حضرت محمد ـ صلی الله علیه وآله ـ، باب چهارم اختلاف در امامت، باب پنجم در حقیقت معاد.
این كتاب كه به فارسی نگارش یافته، مباحث اعتقادی را با شیوه ای روان تألیف كرده و در آن آرای حكما و متكلمان را به همراه آیات و روایات مورد بحث و قرار داده است. مؤلف در این كتاب شبهات رایج زمان خود را مطرح و به آنها پاسخ داده است.

عبقات الانوار

مؤلف: میر حامد حسین هندی (م 1306 ق)

معرفی اجمالی کتاب
عبقات الانوار نوشته میر حامد حسین هندی است که به انگیزه پاسخگویی به نویسنده ای جاهل و مغرض و برای اثبات امامت ائمه ـ علیهم السلام ـ تألیف یافته است. اما مجموعه آن دائره المعارف بزرگی است آکنده از مسائل اعتقادی، تاریخی، رجالی، روایی و … . مؤلف پس از ذکر حدیث مورد استدلال، طرق مختلف روایت را آورده است. آنگاه بر اساس اظهار نظرهای علمای دانش رجال، به تفصیل سخن می گوید. این بخش سرشار است از بحث های بی نظیر رجالی که دامنه پژوهش مؤلف، خواننده را به حیرت می افکند. آنگاه نوبت بررسی متن حدیث و روشن ساختن دلالت حدیث بر مدعا فرا می رسد و مؤلف برای اثبات آن به آثار گوناگون عالمان اهل سنت مراجعه می کند و حق را بر کرسی می نشاند و راه برای هیچ گونه اشکال و ایراد باقی نمی گذارد.
او در این بخش به معتمد ترین آثار تفسیری، حدیثی، تاریخی، فقهی، رجالی و ادبی و لغوی و … اهل سنت مراجعه و با آن ها احتجاج می کند. متن عبقات الانوار به فارسی و در دو بخش است، بخش اول، در اثبات ولایت بر اساس آیات، که چاپ نشده است. بخش دوم، توضیح و تشریح روایات، بدان گونه که آورده شد.[1]

شروح و تعلیقات
آقای سید علی میلانی حسینی به سال 1385 ق به تلخیص و تعریب کتاب با نام: نفحات الازهار فی تلخیص عبقات الانوار همت گماشت. تا کنون نه جلد از این اثر شامل حدیث ثقلین (سه جلد)، حدیث سفینه (یک جلد)، حدیث نور (یک جلد) و حدیث غدیر (چهار جلد) منتشر شده است.

انیس الاعلام فی نصره الاسلام

مؤلف: محمد صادق فخر الاسلام

معرفی اجمالی كتاب
این كتاب یكی از ارزنده ترین آثار قلمی مؤلّف گرانقدر است كه زحمات زیادی را در تدوین و نگارش آن متحمّل شده است به طوری كه بزرگان زیادی برای كتاب تقریظ نوشته و از این كتاب تجلیل كرده اند.
در این كتاب مؤلف به برتری اسلام و قرآن بر دین مسیحیّت و یهودیت پرداخته و در تمامی مسائل به مقایسه پرداخته است. او از كتابهای عهد عتیق و عهد جدید آنها استفاده كرده و به ایرادات وارده به آنها پرداخته و با استفاده از قرآن و مبانی اسلام با استدلال معقول و منطقی، جواب داده است. در این كتاب به تضاد در بین عهد عتیق و عهد جدید پرداخته و تناقض های وارده در آنها را بیان كرده است. مؤلّف احكام وارده در تورات را بیان كرده و اشكالات آنها را نقد و بررسی كرده است و بحث امامت، نبوّت، معجزه و بحث مفصلی در ولایت علی ـ علیه السّلام ـ را با دلائل عقلی و استدلال های منطقی بررسی كرده است. در لا به لای كتاب سعی كرده است مطاعنی را كه خود مسیحیان به حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ وارد كرده و به او نسبتهایی می دهند كه با نبوّت او متضاد است جواب داده و بررسی نماید.
مؤلف تحریف های موجود در كتاب مقدس تورات و انجیل را بیان كرده و به بحث توحید از دیدگان مسیحیّت، یهودیّت و اسلام پرداخته و مباحث مهمی را در ابطال تثلیث و پسر خدا بودن عیسی ـ علیه السلام ـ به رشته تحریر در آورده است.
یكی از مباحث مهم این كتاب بحث نماز در اسلام و ادیان دیگر، اعجاز قرآن و فضیلت آن بوده و بحث نبوّت پیامبر اسلام و بشارت های وارده در مسیحیّت نسبت به پیامبر هم به خوبی تحلیل شده است.

عقائد الامامیّه

مؤلف: شیخ محمدرضا مظفر(م 1383 ق)

معرفی اجمالی كتاب
این كتاب مورد توجه حوزه های علمیه و دیگر مجامع علمی واقع شده و مخصوصاً طلاب عرب زبان عنایت بیشتری به این كتاب دارند. كتاب مذكور شامل یك مقدمه و پنج فصل است که مباحث آن بدین قرار است: مقدمه در اجتهاد، تقلید و مجتهد; فصل اول، در الهیات; فصل دوم، در نبوت; فصل سوم، در امامت; فصل چهارم، عقیده شیعه درباره دعا، زیارت قبور، معنای تشیع، جور و ظلم، وحدت اسلامی و حق مسلمان بر مسلمان; فصل پنجم، در معاد.

عدل الهی

مؤلّف: شهید مرتضی مطهری

تألیفات
امامت و رهبری، انسان كامل، انسان و سرنوشت، پیامبر امّی، حق و باطل، جاذبه و دافعه علی ـ علیه السلام ـ ، حماسه حسینی، خاتمیّت خدمات متقابل اسلام و ایران، داستان راستان، شرح منظومه، عرفان حافظ، علل گرایش به مادّیگری، فطرت، فلسفه اخلاق، فلسفه تاریخ، قیام و انقلاب مهدی ـ عجل الله تعالی و فرجه الشریف ـ جامعه و تاریخ، نقدی بر ماركسیسم و …

معرفی اجمالی كتاب
در این اثر، مبحث عدل الهی و مجموعه ای از مسائل و شبهات مرتبط با آن، به تفصیل بررسی شده است. مهم ترین عناوین كتاب عبارت اند از: عدل بشری و عدل الهی، روشها و مشربها در مسئله عدل، تعاریف چهارگانه عدل، تبعیضها، شرور، مرگ و میرها، مجازاتهای اخروی، شفاعت و هفت اشكال بر آن، عمل خیر از غیر مسلمانان، طرح اصل عدل در حوزه فقه، عدل و حكمت الهی، ثنویت در اندیشه ایرانی و تأثیر اسلام در از بین بردن آن، شیطان در اسلام، سخنان ابو العلاء مَعرّی و خیام، قضا و قدر و مسئله جبر، نظریه فلسفه اسلامی درباره تضادها

شیعه در اسلام

مؤلف: سید محمد حسین علامه طباطبایی (م 1360 ش)

معرفی اجمالی كتاب
هدف اصلی نویسنده از تألیف این كتاب، ارائه تصویری كلی از هویت واقعی مذهب شیعه به اندیشمندان مغرب زمین بوده است. وی پس از بیان مختصری از كیفیت پیدایش شیعه و مسئله خلافت و تاریخچه ای اجمالی از وضعیت شیعه در قرون دوم تا چهاردهم، از فرقه های شیعه همچون: زیدیه، اسماعیلیه، مزاریه و دروزیه سخن گفته است.
مؤلف در ادامه، منابع و راههای تفكر مذهبی و معرفت دینی را از دیدگاه قرآن در سه بخش ظواهر دینی، بحث عقلی و كشف و شهود عرفانی به تفصیل بررسی و ویژگیهای هر یك را بیان كرده است. در بخش پایانی كتاب، اصول اعتقادات اسلامی را از نظر شیعه دوازده امامی تحت عناوین خداشناسی، پیامبرشناسی، معادشناسی و امام شناسی مطرح ساخته است. خاتمه كتاب با عنوان پیام معنوی شیعه، جهانیان را به در پیش گرفتن راه خدا و رسیدن به آخرین درجه كمال انسانی، كه همان ولایت و قرب الهی است، فراخوانده است.
این کتاب برای آشنایی با عقاید و تاریخچه شیعه کتاب خوب و جامعی می باشد.

.

 نظر دهید »

معرفی نرم افزار

23 خرداد 1396 توسط نورالزهرا ساری

1)نرم افزار المکتبه الشامله
این نرم افزار در ابتدا کتابهای اهل سنت را در خود جای داد ولی بعد به دلیل انعطاف پذیر بودن، کتابهای شیعه نیز در برنامه ادغام شد و به فروش رسید.
یکی از نرم افزارهای مهم و کارآمد که به صورت خام برای دانلود روی پایگاه مورد نظر قرار گرفته، نرم افزار المکتبه الشامله و یا الموسوعه الشامله می باشد.
شرکت سازنده این نرم افزار در حقیقت یک بانک خالی و خام برای کاربران ایجاد کرده است که هر کاربر به تناسب احتیاجات خود می تواند کتب مورد نظر را از روی سرور این سایت دانلود کرده و وارد این بانک اطلاعاتی کند.
در حقیقت شما می توانید کتابخانه دلخواهتان را در این نرم افزار ایجاد کنید. تا کنون نسخه های این برنامه چند بار به روز آوری شده است.
این نرم افزار در ابتدا کتابهای اهل سنت را در خود جای داد ولی بعد به دلیل انعطاف پذیر بودن، کتابهای شیعه نیز در برنامه ادغام شد و به فروش رسید.
هم اکنون نسخه های غنی شده این نرم افزار که حاوی کتب شیعه و اهل سنت می باشد در بازار موجود بوده و به فروش می رسد.
اما اگر سرعت اینترنت مناسبی دارید می توانید بانک خالی آن را دانلود کرده و از کتابهای سایت استفاده کنید.
این برنامه به زبان عربی تولید شده است. لذا اگر شما با این زبان آشنایی ندارید احتمالا در کار با آن دچار مشکل خواهید شد.
از امکانات این برنامه می توان به این موارد اشاره کرد:
*جستجوی سریع در متون کتابها.
* لیست درختی موضوعات هر کتاب.
*امکان ایجاد شناسنامه برای هر کتاب.
* امکان وارد کردن کتابهایی با فرمت word و همچنین فرمت bok که فرمت خود نرم افزار است.
*سهولت نسخه برداری و کپی برداری از متون.
*امکان موضوع دهی برای دسته بندی راحت تر کتابها.
*انتخاب محدوده جستجو به سادگی و بسیار سهل الوصول.
*امکان جستجوی ترکیبی و واژه ای در برنامه.
*حجم کم برای نرم افزار خام.
* به روز آوری کتابها روی سایت نرم افزار و امکان دانلود و اضافه سازی به بانک مورد نظر.
*به روز رسانی نرم افزار از طریق اینترنت.
*ارائه شناسه کتاب
* بررسی راوی و اساتید او.
2)نور الحکمه ۳
متن ۲۴ عنوان کتاب در ۴۱ جلد از مهم‌ترین آثار فلسفه، منطق و کلام اسلامی به قلم نویسندگانی همچون صدرالمتألهین، ابوعلی سینا و …
3)جوامع الکلم (یکی از کامل ترین نرم افزار ها برای بررسی رجال واسانید امهات کتب اهل سنت)
نرم افزار ( جوامع الکلم حصن الدفاع الأول عن السنة ) که در سایت اسلام وب برای دانلود گذاشته شده، یکی از بهترین نرم افزار هایی هست که برای بررسی وضعیت رجال اسانید روایات موجود در امهات کتب اهل سنت نگاشته شده و قابلیت های جالبی داره که به نمونه هایی از توانایی هاش اشاره می کنم :
اولاً کتاب های متعددی در این نرم افزار موجود هست که دسته بندی هم شده .
مثلاً اگه بیاید و کتاب صحیح بخاری رو بار کنید و به روی هر کدوم از راویانش که دوست دارید ، تنها یک کلیک کنید ، اطلاعات بسیار کاملی در مورد اون راوی ارائه میده ؛ از جمله نام کامل راوی، کنیه، لقب، مکان زندگی و وفات، زمان حیات و سال وفات و … ؛ رتبه ی راوی نزد علما ، آراء و نظرات ائمه ی اهل سنت در مورد راوی ، ارائه ی لیست کاملی از اساتید و لیستی دیگه از تلامیذ راوی و بیان ترجمه ی راوی از کتاب تهذیب الکمال ( در صورت وجود ) .
تفاوتی که این نرم افزار با بخش بررسی رجال موجود در نرم افزار مکتبة الشاملة داره اینه که وقتی شما در شامله دنبال یک فرد خاص میگردید، اغلب با چندین نام مختلف روبرو میشید که اگر دقت نکنید، خطا و اشتباه گریبانگیر شما میشه ؛ اما در این نرم افزار فقط کافیه روی اسم اون فردی که در سند روایت مورد نظر شما وجود داره ، کلیک کنید تا دقیقاً بهتون بگه که این راوی چه کسی هست و علما در مورد چی گفتن و همه ی اطلاعات موجود در باره ی این رای رو بهتون ارائه میده . لذا در این نرم افزار میزان اشتباه به میزان خیلی زیادی کاهش پیدا می کنه .
امکان گشتن بدنبال روایات در این نرم افزار گنجانده شده ؛ بعنوان مثال اگر دنبال حدیث عشرة المبشرة بگردید، در عرض کمتر از ده ثانیه 157 سند به شما ارائه میده و 22 تا از طرق این روایت حسن و یا صحیح هست .

امکان گشتن راویان هم در این نرم افزار وجود داره؛ و حتی این امکان در نرم افزار وجود داره که میشه بصورت مرکب دنبال چند راوی جستجو کرد ، مثلاً اینکه شما در نرم افزار دنبال تمامی روایاتِ نقل شده توسط یک راوی از یک راوی بخصوص دیگر هستید ؛ این نرم افزار تمامی روایات موجود نقل شده توسط یک راوی از یکی راوی دیگه را به شما ارائه میده .
در یک بخش دیگه از نرم افزار، میزان درجه ی صحت روایات ذکر شده؛ و به دو شکل سند روایت ها رو نشون میده ( هم بصورت متنی ) و هم بصورت نمودار درختی که در فهم علت ضعف و یا مشکل اسانید خیلی مفید هست .

علاوه بر این، روایات موجود در نرم افزار رو هم به صورت موضوعی تقسیم بندی کرده و برای افرادی که میخوان در مورد یک موضوع خاص تحقیق کنن، وارد بخشی میشه که مرتبط با موضوع تحقیقش هست و سپس وارد زیر شاخه های فرعی میشه تا به موضوع مورد تحقیق خودش برسه و یا نزدیک بشه ، و برای موضوع مورد تحقیق خودش روایاتی به که وجود داره دست پیدا کنه .
سرعت سرچ این نرم افزار هم بسیار بیشتر از شامله هست ؛
این امکانات میتونه از جهات مختلف برای محققین بسیار مفید واقع بشه .
تنها مشکلی که یک محقق شاید در این نرم افزار باهاش روبرو بشه اینه که ممکنه کتابی رو که میخواد در اون تحقیق بکنه ، شاید در نرم افزار پیدا نکنه چون مصادر نرم افزار ، 1400 عدد هست . ولی در هر صورت بیشتر منابع اصلی برای تحقیق در نرم افزار گنجانده شده .
البته همونطور که در سایت ذکر کردن، این نرم افزار حاصل کارِ بیش از 350 نفر از محدثین به مدت بیش از 30 سال هست.
4)کتابخانه‌ى اهل بیت ( علیهم السلام )
* این نرم افزار، دربرگیرنده‌ى مهمترین برنامه‌هایى است که پیش از این در‹ مرکز معجم فقهى› متعلق به مرجعِ درگذشته، آیت الله العظمى گلپایگانى قدس سره، و در ‹ مرکز المصطفى› زیر نظر مرجع کنونى، آیت الله العظمى سید على حسینى سیستانى مدظله به تولید آن پرداخته‌ایم.
تمام تلاش ما این بود که نرم افزار پاسخگوى نیازهاى دانش‌پژوهان و پژوهشگران باشد. این نرم افزار، که در نوع خود نخستین نرم افزار بود، با استقبال دانشمندان و پژوهشگران و نویسندگان بسیارى، در اقصى نقاط جهان رو به رو شد، و از نرم‌افزارهاى مشابهى که بعدها برخى دولت‌ها و جریان‌ها کوشیدند بسازند و هزینه‌هاى گزافى را صرف تولیدشان نمودند، پیشى گرفت.
*چهار امتیاز نخست این نرم افزار عبارت است از : گستردگى منابع، سرعت جستجو، امکانات متنوع و نسخه‌هاى خطى.
اول: منابع این برنامه، مهم‌ترین نوشته‌هاى اصلى و فرعى مسلمانانِ تمام مذاهب را در بر مى‌گیرد. با این کار، سانسورى را که حکومت‌هاى ستمگر در طول تاریخ بر علیه مذاهب مخالف خود روا داشته و مى‌دارند، شکسته‌ایم.
همواره متعصبان، تلاش کرده‌اند که منابع و اطلاعاتى را که برخلاف نظر آنهاست، پنهان کنند تا مبادا خطاهاى پیشوایان و علمایشان آشکار شود. اما نرم افزار کتابخانه اهل بیت ( علیهم السلام ) ، منابع نظرهاى موافق و مخالف را یکجا عرضه کرده است.
دوم: سرعت موتور جستجوى برنامه، در میان موتورهاى جستجو در جهان اسلام، رکورددار است. این نیز توفیقى الهى است که به برکت اهل بیت ( علیهم السلام ) به آن دست یافته‌ایم، و خود، داستانى دارد که در این مجال نمى‌گنجد.
سوم: تنوع امکانات برنامه نیز، برخاسته از واقع بینانه بودن طراحى، و همچنین هدف آن، یعنى خدمت به پژوهشگر و آسان کردن کار اوست.
چهارم: امکان افزودن نسخه‌هاى خطى دلخواه به برنامه است. پژوهشگر مى‌تواند نسخه‌هاى خطى دلخواه خود را، حتى اگر هزاران دست‌نوشته باشد، وارد برنامه کند. برنامه مانند کتاب‌هاى مصور، با آن‌ها برخورد خواهد کرد.
نکات قابل توجه در استفاده از نرم افزار:
به پژوهشگر محترم توصيه مى‌کنيم :
1 - به مدت يک هفته، روزانه چند ساعت از وقت خود را به آشنايى با اين برنامه اختصاص دهد. اين برنامه در طول زندگى، يار او خواهد بود، زيرا سال‌ها در عمر او صرفه جويى کرده و او را از تلاش‌هاى طولانى براى يافتن اطلاعات بى‌نياز نموده، و مطالعات او را دقيق و موثق مى‌گرداند.
پژوهشگر مى‌تواند خود به تنهايى کار با برنامه را آموخته يا از يک نفر آشنا به رايانه ويا از پژوهشگر ديگرى که با برنامه آشناست، کمک بگيرد. راهنماى موجود در اين كتابچه نيز مى‌تواند كمك بسزائى در آشنايى شما با امكانات اين برنامه بنمايد.
2 - مهمترين چيزى که پژوهشگر به آن نياز دارد، پيدا کردن مطلب مورد نياز تحقيق است. اين مهارت، بى‌شباهت به مهارتِ صيد ماهى با تور و قلاب نيست. مهمترين نکته براى اين کار، انتخاب کلمه يا عبارت
« کليدى » است که بتوانيد به وسيله‌ى آن اطلاعات دلخواهتان را از ميان ده‌ها تعبير و ميليونها سطر مطلب، بيابيد.
هرچه اين کليد، ويژه‌تر باشد و در ارتباط تنگاتنگترى با موضوع بوده و در موضوعات ديگر کمتر به کار رفته باشد، بهتر است. اگر املاى واحدى نيز داشته باشد، باز هم بهتر است.
3 - برخى پژوهشگران عبارتى را از خود نوشته و به جستجوى آن مى‌پردازند و فرض را بر اين مى‌گيرند كه ذهن و زبان و طرز بيان نويسندگان همانند ذهن و زبان و تعبير آنهاست.
حال آن كه بايد خود را جاى نويسندگان منابع گذاشت و با زبان و تعبيرات آن‌ها انديشيد. براى اين کار، به آشنايى با واژگان و تعابير نويسندگان آن موضوع نيازمنديد. مثلاً در مورد وجوب مقدم داشتن نماز قضا بر نماز کنونى، بايد دانست که فقها، نماز قضا را « صلاة فائتة » و نمازى را که اکنون هنگام آن است « صلاة حاضرة » و نمازهاى روزانه را « يومية » و « راتبة » مى‌خوانند.
4 - آيات قرآن کريم، کليد طلايى يافتن بسيارى از اطلاعات هستند. مثلاً براى يافتن مطلب درباره حکم روزه سالمندانى که به سختى مى‌توانند روزه بگيرند، کافى است اين عبارتى کليدى را جستجو کنيد : ” الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ ” زيرا اين عبارت برگرفته از آيه‌ى ” وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ ” است، منابع حديث و فقه اين آيه را ذيل اين مسئله ذکر کرده‌اند.

يا مثلا اگر بخواهيد درباره‌ى فرار مسلمانان در جنگ حنين تحقيق کنيد، کافى است عبارت کليدى ” وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ ” را جستجو کنيد، زيرا منابع تاريخ و سيره، اين سخن خداوند را که ” وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ ” ذکر کرده‌اند.
5 - هرچه شمار کلمات کليد کمتر باشد، براى دستيابى به اطلاعات مفيدتر است. مثلاً در نبرد على ( عليه السلام ) با عَمرو بن ود، يا براى يافتن شرح حال عمرو بن ود، جستجوى ” ابن ود ” نتيجه بهترى مى‌دهد. زيرا بسيارى از متون، نام او را بدون ” عَمرو ” و به صورت ” ابن ود ” مى‌آورند و با نوشتن نام کامل او، حدود يک سوم اطلاعات را از دست مى‌دهيد.
6 - گاهى کافيست که تنها يک کلمه‌ى خاص را که در مسئله‌اى به کار رفته جستجو کنيد تا ساير اطلاعات مربوط به آن مسئله را پيدا کنيد. مثلاً براى آگاهى از جريان دعاى پيامبر ( ص ) عليه معاويه و عمروعاص، هنگامى که سرزنش کنان در قتل حمزه ( رض ) آواز مى‌خواندند، کافيست که آن دعا يعنى ” اللهم اركسهما فى الفتنة ركساً ودُعَّهما إلى النار دعا ” را در نظر گرفته و کلمه‌ى كليدى ” ارکسهما ” و ” وارکسهما ” را جستجو کنيد تا منابع آن را نزد هر دو فرقه بيابيد.
7 - شما مى‌توانيد به نظر خود يك عبارت كليدى براى يافتن يك مطلب انتخاب كنيد، پس از جستجو ويافتن متن مورد نظر، از متن كلمات كليدى ديگرى كه نزديكتر ويا مخصوص مطلب شماست انتخاب كنيد. مثلاً براى فهميدن موضع حضرت زهرا ( عليها السلام ) نسبت به سقيفه و بانيانش، مى‌توان ابتدا متن مربوطه را در کتاب احتجاج يا سقيفه‌ى جوهرى را بخوانيد، از خطبه‌ى حضرت، عبارات خاصى مانند : ” والجرح لما يندمل، والرسول لما يقبر ” را يافته وتوسط آن خطبه‌ى حضرت را استخراج كرده واز آن كلمات كليدى خاص‌ترى مانند ” تدفن ليلا ” ، ” مهاجرة له ” ، ” لاشکونکما ” و… را دريافته، و از اين راه سخن حضرت را در آن هنگام که براى کسب رضايت وى آمدند و درخواستشان را رد کرد، پيدا کنيد.
پس آگاهى از تعبيرات استفاده شده در متن منابع و برگزيدن کلمه‌هاى خاص، به انتخاب كلمات کليدى، کمک شايانى مى‌کند.
8 - توصيه مى‌کنيم که دامنه‌ى جستجو را محدود نکنيد، و اجازه دهيد جستجو در تمام کتاب‌هاى برنامه صورت گيرد. زيرا اولاً حجم دامنه‌ى جستجو تأثير بسزايى در سرعت جستجو ندارد. در ثانى، ممکن است اطلاعات دلخواه شما، در کتابى باشد که فکرش را نکنيد. چه بسيار اطلاعات تاريخى و فقهى که در لابه‌لاى کتاب‌هاى ادب و لغت و غيره يافت مى‌شود. به جاى محدود کردن دامنه، مى‌توانيد در ليست نتيجه‌ى جستجو، دوباره جستجو کرده و فقط مطالب کتاب يا کتاب‌هايى را که برايتان مهم‌ترند بخوانيد.
9 - جستجوى مشروط، راه بسيار خوبى براى يافتن اطلاعات دلخواه است. گاهى برخى از کلماتِ عبارتى که به دنبالش هستيد، در متن پشت سر هم نيامده است. پس بهتر است دو يا سه کلمه از آن عبارت را نوشته، و با شرط ده حرف فاصله يا بيشتر به جستجوى آن بپردازيد. با اعمال اين شرط، شما به برنامه مى‌گوييد : اين کلمات را به همين ترتيب که آورده‌ام براى من پيدا کن، و اگر حرف يا کلمات ديگرى تا ده حرف در ميانشان آمده بود، ناديده بگير. مثلاً اگر خواستيد درباره‌ى سوزانده شدن ” فجاءة السلمى ” توسط ” ابوبکر ” تحقيق کنيد، عبارت ” بکر الفجاءة ” را با شرط وجود فاصله چند حرف جستجو کنيد.
گاهى در اين موارد، بايد گزينه جستجوى حالات مشابه را غير فعال کنيد. مثلاً براى دريافتن نظر على ( عليه السلام ) درباره قريش، اگر ” على قريش ” را با شرط فاصله جستجو کنيد، برنامه، حرف جر ” على ” را نيز به موارد جستجو اضافه مى‌کند. پس بايد جستجوى خودکار حالات مشابه را غيرفعال کرد تا فقط موارد مربوط به نام على ( عليه السلام ) و قريش در نتيجه جستجو يافت شود. در اين مورد مى‌توان ” على قريشا ” و همچنين ” وعلي ” را نيز جستجو کرد.
استفاده از شرط وجود يا عدم وجود يک کلمه، پيش از کلمه دلخواه يا پس از آن، با فاصله کم يا زياد، نيز به همين صورت مى‌باشد.
مثلاً براى جستجوى کلثوم، و نه أم کلثوم، کلمه ” کلثوم ” را با شرط نبود ” أم ” در قبل از آن جستجو کنيد. و يا براى جستجو درباره نزول سوره نور، کلمه ” نور ” را با شرط وجود کلمه ” نزلت ” با مثلا سى حرف فاصله، جستجو کنيد.
10 - براى نوشتن يک مطلب با استفاده از اين برنامه، مى‌توانيد به جستجوى کلمه و يا جمله‌هاى مربوط به آن بپردازيد، سپس با مطالعه بيشتر، عبارتهاى کليدى بيشترى براى جستجو پيدا کنيد.پس از آن در فايل خود، پيرنگ و استخوانبندى بحث را طراحى کرده و عناوين اصلى آن را بنويسيد هنگامى که مطالعات خود را کامل کرده و استخوانبندى را تعيين نموديد، طبق شکل و طرحى منطقى و مورد پسندتان، شروع به ترتيب يکايک بخش‌ها مى‌كنيد.

سپس عبارتهاى كليدى مربوط به هر بخش را تك‌تك يادداشت كرده پس از جستجوى عبارتهاى ” كليدى ” هربخش،‌ فيشهايى گرفته وآنها را درفايل خود جمع‌آورى كنيد تا بعداً از ميان آنها مطالبى را گزينش کنيد.
همچنين مى‌توانيد ابتدا فيشهاى مربوط به كل موضوع را جمع آورى کرده، و همه را در فايلى به عنوان بانك مطالب خام موضوع جمع آورى کنيد، و پس از آن، فهرست وترتيب عناوين موضوع را تعيين کرده، و سپس از بانك مطالب خامِ جمع آورى شده، به گزينش مطالب طبق فهرست عناوين وترتيب انتخابى خود بنمائيد.

 نظر دهید »

معرفی برخی از مراکز و مؤسسات تحقیقاتی فلسفه و کلام

23 خرداد 1396 توسط نورالزهرا ساری

1. پژوهشکده حکمت و دین پژوهی
سال تأسیس: 1373
مسئول: سید یحیی یثربی
وابسته به: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
ماهیت: پژوهشی
زمینه فعالیت: معرفت شناسی، فلسفه و قرآن پژوهی، کلام و دین پژوهی
نشانی: خیابان شهدا (صفاییه)، کوی 25، پ 27 تلفن: 7731983 و 7735810
پست الکترونیک: iict@isiamic.org
سایت: www.Islamic-iict.org
2. پژوهشكده حوزه و دانشگاه
سال تأسیس: 1377
مسئول: علیرضا اعرافی
وابسته به: وزارت علوم، تحقیقات، و فن آوری
ماهیت مركز: پژوهشیزمینه فعالیت: اقتصاد، تاریخ، حقوق، مدیریت، روان شناسی،‌علوم تربیت، علوم اجتماعی، علوم قرآنی، فلسفه و كلام،‌ فقه و اصول
نشانی: بلوار امین، روبروی راهنمایی و رانندگی، بلوار شهید صنیع خانیتلفن: 5 – 2931404 و 2936043

 
3. پژوهشکده مجمع جهانی اهل بیت(ع)
سال تأسیس: 1369
مسئول: محمد عرب
ماهیت مركز: آموزشی، پژوهشی، تولیدی، خدماتی
زمینه فعالیت: تحقیق در زمینه‌های علوم و معارف اسلامی،‌زنان، تاریخ، سیره اهل بیت، علوم قرآن و حدیث و كلام ترجمه و نشر كتب و مجلات اسلامی، برگزاری مناسبت‌های اسلامی در سراسرجهان، ارتباط با تشكل‌های اسلامی
نشانی: خیابان فاطمی (دورشهر) كوچه 21، پلاك 41
تلفن: 3 ـ 7740771 و 7733649
پست الكترونیك: E mail:ahl_ul_bayt@hotmail.com.
سایت: http: WWW:ahl_ul_bayt.org
4. پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
سال تأسیس: 1373
مسئول: علی اکبر رشاد
ماهیت: پژوهشی، آموزشی
زمینه فعالیت: فلسفه و معرفت‌شناسی، قرآن پژوهی، فقه و نظامی‌های حقوقی، اقتصادی و سیاسی اسلام، دین پژوهی، فرهنگ و تمدن
نشانی: شاه سید علی، محل سابق بیمه خدمات روحانیون تلفن:5-7603573
پست الکترونیک: iict@isiamic.org
سایت: www.Islamic-iict.org
 
5. دفتر مطالعات و تحقیقات زنان
سال تأسیس: 1377
مسئول: محمد رضا زیبایی نژاد
وابسته به: مركز مدیریت حوزه علمیه خواهران
ماهیت مركز: آموزشی ـ پژوهشی،‌تولیدی، خدماتی
زمینه فعالیت: فقهی، حقوقی، فلسفی، اجتماعی، اخلاقی، تاریخی، و تبیین اندیشه‌های دینی در مسائل زنان
نشانی: بلوار جمهوری، میدان سپاه تلفن: 2935972-2144712
پست الكترونیك: E mail:cem-zanan@noornet.net.
6. سازمان حوزه‌ها و مدارس علمیه خارج از کشور
سال تأسیس: 1370
ماهیت: آموزشی، پژوهشی و تربیتی
زمینه فعالیت: آموزش و تربیت طلاب و دانشجویان خارج از کشور در رشته علوم و معارف اسلامی
نشانی: قم، خیابان شهداء (صفاییه) کوچه ممتاز تلفن: 7733784 صندوق پستی: 3311 – 37185
7. مؤسسه الکوثر للمعارف الاسلامیه
سال تأسیس: 1378
مسئول: سید ایمن زیتون
ماهیت: آموزشی، پژوهشی، تولیدی، خدماتی
زمینه فعالیت: سیره ائمه معصومین(ع) و مذهب تشیع
نشانی: خیابان سمیه،‌20 متری رجایی، پلاک 21 تلفن: 7736452
پست الکترونیک: info@annajat.com
سایت: www.annajat.com
8. مؤسسه آموزش عالی باقرالعلوم(ع)
سال تأسیس: 1371
مسئول: سیدمحمد تقی آل غفور
وابسته به: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
ماهیت: آموزشی ـ پژوهشی
زمینه فعالیت: علوم سیاسی، تاریخ، علوم اجتماعی، فلسفه و کلام
نشانی: قم، خیابان فاطمی (دورشهر)، کوی 1
تلفن: 7740775 و 7740774 و 77302062
پست الکترونیک: amoozesh@hotmail.com
8. مؤسسه آموزشی، پژوهشی امام خمینی(ره)
ماهیت: آموزشی و پژوهشی
زمینه فعالیت: علوم انسانی و معارف اسلامی
نشانی: قم، بلوار امین، بلوار جمهوری
تلفن: 2932328
پست الکترونیک: Info@qabas.com
سایت: www.Qabas.net,org,com
9. نام مؤسسه: مؤسسه آموزشی، پژوهشی مذاهب اسلامی
سال تأسیس: 1378
مسئول: علی اكبر عطاران
ماهیت مركز: آموزشی، پژوهشی، تبلیغی
زمینه فعالیت: مذاهب اسلامی، تاریخ و سیره معارف اسلامی
نشانی: خیابان شهید منتظری، كوچه 6، كوچه سوم، سمت راست، پلاك 79 تلفن: 7741412 و 7735757 و 7735657
پست الكترونیك: Email:mazaheb@hotmail.com.
10. مؤسسه آیت‌الله بروجردی
سال تأسیس: 1378
مسئول: عبدالله محمدی مازندرانی
ماهیت: پژوهشی
زمینه فعالیت: احیای آثار علمای شیعه در زمینه فقه، اصول، رجال، کلام و…
نشانی: قم، خیابان شهدا (صفاییه)، کوی بیگدلی، پلاک 82 تلفن: 7734121
پست الکترونیک: abroojerdi@hotmail.com
11. مؤسسه پژوهشی علوم و معارف اسلامی (پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی)
سال تأسیس: 1373
مسئول: علیرضا آل بویه
وابسته به: مؤسسه پژوهشی علوم و معارف اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی
ماهیت: پژوهشی
زمینه فعالیت: فلسفه اسلامی، فلسفه غرب، کلام اسلامی، فلسفه دین
نشانی: قم، خیابان شهداء (صفاییه)، کوی آمار، جنب دبیرخانه خبرگان رهبری، پلاک 23 تلفن: 7744928
پست الکترونیک: falsafeh_k@hotmail.com
سایت: www.balagh. www.balagh.org
12. مؤسسه پژوهشی علوم و معارف اسلامی واحد احیای تراث اسلامی
سال تأسیس: 1367
مسئول: رضا مختاری
وابسته به: مؤسسه پژوهشی علوم و معارف اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی
ماهیت: پژوهشی
زمینه فعالیت: احیای تراث شیعه در زمینه‌های فقه و حدیث، فلسفه و کلام و عرفان، تفسیر و علوم قرآن و فهرست نویسی نسخه‌های خطی
نشانی: قم، خیابان معلم، ساختمان مرکزی مؤسسه پژوهشی علوم و معارف اسلامی تلفن: 4 ـ 7743190 داخلی (75)
پست الکترونیک: ehya-ti@hotmail.com
سایت: www.balagh.net&www.balag.org
 
13. مركز بررسی‌های اسلامی
سال تأسیس: 1352
مسئول: سید هادی خسروشاهی
ماهیت مركز: پژوهشی
زمینه فعالیت: علمی ـ فرهنگی ـ تاریخی
نشانی: خیابان شهداء(صفائیه)، نبش كوچه ممتاز، پلاك 654، طبقه دوم و سوم - تلفن: 7741423
پست الكترونیك: E mail:MARKAZ_B_I@HOTMAIL.COM.
14. مؤسسه تحقیقاتی علامه مجدد وحید بهبهانی
سال تأسیس: 1370
مسئول: محمد نجفی دارایی
ماهیت: پژوهشی
زمینه فعالیت: فقه، اصول، کلام
نشانی: قم، خیابان معلم، کوی 14، پلاک 8 تلفن: 7732367 و 7743919
پست الکترونیک: am_vahid@hotmail.com
15. مؤسسه دفاع از حریم اسلام
سال تأسیس: 1376
مسئول: محمد مردانی
ماهیت: آموزشی ـ پژوهشی
زمینه فعالیت: دفاع از عقاید اسلام و مذهب تشیع و مبارزه با تهاجم فرهنگی و انحرافات مذهبی
نشانی: قم، خیابان آیت‌الله مرعشی (ارم)، کوچه ارگ، پلاک 16، طبقه فوانی دفتر مرکزی مجله مکتب اسلام تلفن: 7743303
پست الکترونیک: harimeislam@hotmail.com
16. مؤسسه فرهنگی ـ پژوهشی حسنات
سال تأسیس: 1378
مسئول: اصغر مهر آیین
ماهیت: پژوهشی
زمینه فعالیت: احکام و اعتقادات و پاسخ به شبهات دینی کودکان و نوجوانان
نشانی: خیابان شهدا (صفاییه)، میدان جانبازان، کوی 2، پلاک 4 تلفن: 7733984
پست الکترونیک: baran-ins@yahoo.com
17. مؤسسه فرهنگی انتشاراتی احتجاج علامه طبرسی
سال تأسیس: 1378
مسئول: حسین نواب
ماهیت: پژوهشی ـ تحقیقاتی
زمینه فعالیت: گردآوری احتجاجات از متأخرین و متقدمین و نگهداری و انتشار آنها
نشانی: خیابان فاطمی (دورشهر)، کوی 29، ده متری دوم
تلفن: 7730919 و 7734171
پست الکترونیک: ehtejaj@hotmail.com
18. مؤسسه فرهنگی انتظار نور
سال تأسیس: 1377
مسئول: رضا اسکندری
وابسته به: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
ماهیت: آموزشی ـ پژوهشی ـ فرهنگی
زمینه فعالیت: پژوهش پیرامون مسائل مربوط به امام زمان(عج)، و مسائل جوانان و مباحث اعتقادی مورد نیاز جوانان
نشانی: قم، بلوار 45 صدوق (زنبیل آباد)، کوی 4، پلاک 9 تلفن: 2935969
پست الکترونیک: entezar_n@hotmail.com
19. مؤسسه فرهنگی در راه حق
سال تأسیس: 1343
مسئول: سید محمد حسینی
ماهیت: آموزشی ـ پژوهشی ـ انتشاراتی ـ تبلیغاتی
زمینه فعالیت: نشر فرهنگ اسلامی و پاسخ به شبهات عقیدتی، چاپ کتاب‌هایی به منظور تقویت بنیه فکری و مذهبی نوجوانان و جوانان
نشانی: خیابان آیت الله مرعشی (ارم)، کوی 20، پلاک 10 تلفن: 7743221
پست الکترونیک: darrahea1-int@aalulvayt.org
سایت: www.darrahehaq.org
20. مؤسسه فرهنگی طه
سال تأسیس: 1375
مسئول: علیرضا امینی
ماهیت: پژوهشی
زمینه فعالیت: فقه، فلسفه و کلام، ادیان و معماری
نشانی: خیابان حجتیه، ‌انتهای کوی 2، پلاک 58 تلفن: 7744624
پست الکترونیک: taha@noornet.net
21. مؤسسه معارف توحید
سال تأسیس: 1367
مسئول: محمد حسین احمدی فقیه
ماهیت: پژوهشی
زمینه فعالیت: بررسی ادیان، اعتقادات، معارف توحیدی و علوم اسلامی
نشانی: خیابان معلم، یخچال قاضی، جنب تاکسی تلفنی معلم تلفن: 7738809
پست الکترونیک: m_tawhid@hotmail.com
22. مجمع جهانی اهل بیت(ع)
سال تأسیس: 1369
مسئول: محمد عرب
ماهیت: آموزشی ـ پژوهشی ـ تولیدی و خدماتی
زمینه فعالیت: تحقیق در زمینه‌های علوم و معارف اسلامی، تاریخ، سیره اهل بیت، علوم قرآن و حدیث و کلام ترجمه و نشر کتب و مجلات اسلامی، برگزاری مناسبت‌های اسلامی در سراسر جهان، ارتباط با تشکل‌های اسلامی
نشانی: خیابان فاطمی (دورشهر)، کوی 21، پلاک 41 تلفن: 3 ـ 7740771 و 7733649
پست الکترونیک: ahl_ul_bayt@yhotmail.com
سایت: www.ahl_ul_bayt.org
23. مجمع علمی پاسخگویی به اشکالات دینی
سال تأسیس: 1354
مسئول: ابوطالب تجلیل
ماهیت: پژوهشی
زمینه فعالیت: بررسی عقاید اسلامی و مذهب امامیه با دلایل نقلی، تتبع در قرآن و احادیث شیعه و سنی، پاسخ به پرسش‌های شرعی
نشانی: خیابان شهدا (صفاییه)، کوی شهید ناصری، پلاک 19 و 26 تلفن: 7744391
پست الکترونیک: pasohkh@hotmail.com
24. مرکز ابحاث العقائدیه (مرکز پژوهش‌های اعتقادی)
سال تأسیس: 1378
مسئول: فارس تبریزیان
وابسته به: دفتر آیت‌الله سیستانی
ماهیت: پژوهشی
زمینه فعالیت: عقاید و مذاهب تشیّع، پاسخ به شبهات
نشانی: خیابان شهدا (صفائیه)، کوی ممتاز، پلاک 34 تلفن: 7742088
پست الکترونیک: aqaed@aqaed.com
سایت: http: www.aqaed.com
25. مرکز الرساله
سال تأسیس: 1374
مسئول: صائب عبدالحمید
وابسته به: دفتر آیت‌الله سیستانی
ماهیت: پژوهشی
زمینه فعالیت: عقاید و اخلاق
نشانی: خیابان سمیه، جنب بانک ملی تلفن: 7732013
پست الکترونیک: resala@rafed.net
26. مرکز الفرات للتبلیغ
سال تأسیس: 1377
مسول: سید محمد قبانچی
وابسته به: مدرسه امام کاظم(ع)
ماهیت: پژوهشی
زمینه فعالیت: مسائل اعتقادی
نشانی: خیابان معلم، یخچال قاضی، کوچه پسندیده، کوچه سوم، سمت راست، پلاک 95 تلفن: 7731534
پست الکترونیک: alfurati@hotmail.com
27. مرکز آموزشی تخصصی کلام
سال تأسیس: 1369
وابسته به: مرکز مدیریت حوزه علمیه قم
ماهیت: آموزشی
زمینه فعالیت: کلام و عقاید
نشانی: بلوار امین، مقابل ورزشگاه شهید حیدریان
تلفن: 2925152 و 2922334
پست الکترونیک: Email: Kalam@imamsadeg.org

28. مرکز آموزشی خواهران
سال تأسیس: 1363
مسئول: احمد احسانی
وابسته به: دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم
ماهیت: آموزشی، پژوهشی، تبلیغی
زمینه فعالیت: تعلیم و تربیت در زمینه‌های علوم قرآن، تاریخ اسلام، فقه و اصول، فلسفه و کلام
نشانی: خیابان معلم، کوی 10، شهید فرهانی
تلفن: 7736720
پست الکترونیک: Email: amoozehsh@hotmail.com.
29. مرکز پژوهش‌های اسلامی المصطفی(ص)
سال تأسیس: 1376
مسئول: علی کورانی
وابسته به: دفتر آیت‌الله سیستانی
ماهیت: پژوهشی
زمینه فعالیت: تهیه نرم افزار در مباحث اعتقادی و سیره ائمه(ع)
نشانی: خیابان فاطمی (دورشهر)، جنب مؤسسه آل البیت، پلاک 30 تلفن: 7732013
پست الکترونیک: almustafa@hotmail.com
30. مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما
سال تأسیس: 1373
مسئول: حسین گودرزی
وابسته به: صدا و سیما
ماهیت: پژوهشی
زمینه فعالیت: فقه و معارف، علوم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، تربیتی، تاریخی، اعتقادی، فلسفی و…
نشانی: بلوار امین تلفن: 2933866 و 2933850
پست الکترونیک: irirb_p@hotmail.com
31. مرکز تحقیقات حج
سال تأسیس: 1370
مسئول: احمد عابدی
وابسته به: مدیریت آموزش و تحقیقات بعثه مقام معظم رهبری
ماهیت: علمی ـ پژوهشی
زمینه فعالیت: پژوهش پیرامون مسائل مربوط به حج و زیارت (حج و عمره، عتبات عالیات، سوریه)
نشانی: قم، سمیه، بین کوچه 28 ـ 26 تلفن: 7740800
پست الکترونیک: Beseh@hadj.ir
سایت: www.Hadj.ir
32. مرکز تحقیقات علمی مجمع جهانی تقریب مذاهب
سال تأسیس: 1371
مسئول: محمد مهدی نجف
وابسته به: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
ماهیت: پژوهشی
زمینه فعالیت: پژوهش پیرامون موضوع تقریب مذاهب
نشانی: خیابان ساحلی، نبش لواسانی 17، پلاک161
پست الکترونیک: Mtmtbmi@yahoo.com
سایت: www.tahrib.org
33. مرکز تحقیقات ولی عصر(عج)
سال تأسیس: 1374
مسئول: صادق لاریجانی
وابسته به: مدرسه علمیه ولی عصر(عج)
ماهیت: آموزشی ـ پژوهشی
زمینه فعالیت: اصول، فقه و کلام
نشانی: خیابان معلم، جنب اداره برق تلفن: 7741795

35. مرکز تحقیقاتی اسراء
سال تأسیس: 1372
مسئول: مرتضی واعظ جوادی
ماهیت مركز: پژوهشی
زمینه فعالیت: تفسیر، فلسفه، عرفان، كلام، فقه و اصول
نشانی: بلوار امین، كوی دكتر صادقی، پ 137 تلفن: 2931178 و 2931169
پست الكترونیك mt-esraa@hotmail.com.
36. مركز تحقیقاتی جواد الائمه(ع)
سال تأسیس: 1369
مسئول: مهدی احدی
ماهیت مركز: آموزشی، پژوهشی، تولیدی، خدماتی
زمینه فعالیت: احیاء آثار علما درباره فقه، اصول، كلام، و تفسیر، پاسخ به سوالات جوانان
نشانی: میدان معلم، كوچه شهید جودی، سمت راست، 5 متری اول، پلاك 33. تلفن: 7732018
37. مرکز تربیت مدرس دانشگاه قم
سال تأسیس: 1367
مسئول: محمد ذبیحی
وابسته به: وزارت علوم و تحقیقات و فن‌آوری
ماهیت: آموزشی و پژوهشی
زمینه فعالیت: فلسفه، کلام اسلامی، الهیات و معارف اسلامی
نشانی: خیابان انقلاب (چهارمردان)، کوی 41، شماره 15 تلفن: 7731701
38. مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه
سال تأسیس: 1379
مسئول: محمد یزدی
وابسته به: شورای عالی حوزه علمیه
ماهیت: پژوهشی
زمینه فعالیت: پاسخ‌گویی به سؤالات و شبهات دینی در موضوعات مختلف و گستره، نقد مطبوعات و شبهات اینترنت برگزاری جلسات گفتمان دینی.
نشانی: خیابان شهدا (صفاییه)، کوی 19، پلاک 45 تلفن: 7737217 و 7745830
پست الکترونیک: howzah@andisheqom.com
سایت: www.andisheqom
39. مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب
سال تأسیس: 1375
مسئول: سید ابوالحسن نواب
ماهیت: آموزشی ـ پژوهشی
زمینه فعالیت: ادیان و مذاهب
نشانی: خیابان آیت الله مرعشی نجفی (ارم)، کوی ارک، پلاک 285 تلفن: 7744177 و 7742236
پست الکترونیک: aduan-org@aalulbayat.org

 نظر دهید »

نقد دیدگاه ابن عربی در باب خلود عذاب اخروی با تکیه به آرای علامه طباطبایی

23 خرداد 1396 توسط نورالزهرا ساری

چکیده
یکی از مسائلی که در زمره بحث از معاد مورد توجه جدی اندیشمندان اسلامی قرار دارد مساله چگونگی کیفر و جزای الهی است. کیفر پاره¬ای از گناهان در اسلام خلود و جاودانگی در دوزخ است؛ اما این که در نار خلود مستلزم عذاب دائم است و یا این که خلود با انقطاع عذاب نیز می¬تواند همراه باشد، مساله¬ای است که آراء مختلفی درباره آن اظهار شده است. ابن عربی بر خلاف متشرعان و عامه¬ی اهل دیانت معتقد است که عذاب دوزخیان ابدی نیست و اجل مسمی و مدت معین دارد و پس از سپری شدن این مدت دوزخیان از نعیمی که متفاوت با نعیم بهشتیان است بهره¬مند می¬شوند، بدین صورت که طبیعت ناریه پیدا می¬کنند و دیگر احساس رنج و عذاب
نمی¬کنند. روش نگارنده در این پژوهش به صورت مطالعات کتابخانه¬ای بوده و به شیوه توصیفی- تحلیلی، اطلاعات و داده جمع آوری شده است در این مجموعه به این نکته پرداخته می¬شود که عذاب خلود کنندگان در جهنم قطع می¬گردد و عذاب از آنها برداشته می¬شود با توجه به نظر ابن عربی که معتقد است عذاب از مخلدین در نار منقطع می¬گردد اما علامه نظر مخالف دارد و بر این اعتقاد است که عذاب برای برای آنها دائمی است و فصل و جدایی از عذاب برای آنها نیست.
کلیدواژه: ابن عربی، علامه طباطبایی، قرآن کریم، خلود، عذاب اخروی.

مقدمه
بحث از نظام پاداش و جزای الهی در جهان آخرت و کمیت و کیفیت عقوبت اخروی به ویژه مسئله خلود عذاب دوزخی که به تعبیر بزرگان از حکما را مدهوش و متحیر کرده است، به سادگی نمی¬توان درباره آن داوری کرد (بطحائی وگلپایگانی،1392، ص1). بخش چشمگیری از آموزه های حیات بخش قرآن کریم در مقام تبیین نظام جزای الهی از پاداش ها و اخروی در قبال کردار دنیوی آدمیان سخن به میان آورده و برای برخی از گناهان عذاب پایدار اخروی در نظر گرفته¬اند.
اگر چه تمامی اندیشمندان مسلمان اعم از فلاسفه، فقها، متکلمان و عارفان در پذیرفتن اصل «خلود» یا جاودانگی در دوزخ اتفاق نظر داشته¬اند (طوسی، بی¬تا، 583-581؛ قاضی عبدالجبار، 1408، ص666؛ اشعری،1362، ص150-149؛ شهرستانی، 1368، ص139)، اما در جزئیات این مسئله میان عالمان دینی اختلاف اساسی وجود دارد (جوادی و صباغچی، 1387، ص 1) اما اختلاف اساسی بر سر این است عذاب مخلد در دوزخ منقطع از او می¬گردد و سرانجام از نعیمی در دوزخ بهره¬مند می¬گردد (مفید، 1413، ص 46، قاضی عبدالجبار، 1408، ص 669، شهرستانی، 1368، ص 1/139)
نظریه¬پرداز اصلی انقطاع عذاب در میان صوفیه ابن عربی است، وی در کتابهای خود به ویژه فتوحات مکیه و فصوص الحکم این بحث را مطرح کرده و بنا بر اصولی که نزد او معتبر است حکم به انقطاع عذاب نموده است (ابراهیمی، 1376، ص2).
علامه طباطبائی نیز خلود در عذاب را پذیرفته معتقد است در قرآن صریحاً موضوع خلود درباره عده¬ای ذکر شد و در روایات متعددی که از طریق اهل بیت (ع) به ما رسیده این موضوع تایید شده است اما از نظر استدلالات و مقدمات کلی عقلی نمی¬توانیم جزئیات و خصوصیات مطالبی را که در شرع درباره¬ی معاد وارد شده اثبات کنیم، بنابراین راه ما در اینگونه مسائل منحصراً دلیل¬های نقلی و تصدیق حقایقی است که از راه وحی به ما رسیده است (سید مظهری، فردوس، 1388، ص 25-21).
در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی می¬باشد که می¬خواهد به این مسئله بپردازد که انقطاع عذاب اخروی از مخلدین در نار از مخلدین وجود دارد ابن عربی که عارف نامدار معتقد است که آنها از آتش عذاب رهایی پیدا می¬کنند ولی نظر علامه در مقابل دیدگاه ابن عربی قرار دارد و بر این اعتقاد است که مخلدین در نار در آن جاودانند و رهایی و جدایی از عذاب برایشان وجود ندارد. در این مقاله تلاش شده است تا از طریق آراء علامه طباطبائی به نقد دیدگاه ابن عربی در باب خلود عذاب اخروی بپردازد.
 
دیدگاه ابن عربی پیرامون خلود در عذاب
در ﻣﻴﺎن ﺻﻮﻓﻴﻪ و ﻋﺮﻓﺎ، ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ و ﺑﻴﺶ از ﻫﻤﻪ ﺳﻌﻲ در اﺛﺒﺎت ﻧﻈﺮﻳﻪي اﻧﻘﻄﺎع ﻋﺬاب داﺷﺘﻪ اﺑﻦﻋﺮﺑﻲ اﺳﺖ. او در ﻛﺘﺎبﻫﺎي ﺧﻮد، ﺑﻪ ﺧﺼﻮص ﻓﺘﻮﺣﺎت مکیه و ﻓﺼﻮص اﻟﺤﻜﻢ، اﻳﻦ ﺑﺤﺚ را ﻣﻄﺮح ﻛﺮده و ﺑﻨﺎ ﺑﺮدﻻﻳﻠﻲ ﻛﻪ ﻧﺰد او ﻣﻌﺘﺒﺮاﺳﺖ، ﺣﻜﻢ ﺑﻪ اﻧﻘﻄﺎع ﻋﺬاب اﻫﻞ ﻧﺎر در ﻧﺎر ﻧﻤﻮده اﺳﺖ. ﭘﻴﺮوان و ﺷﺎرﺣﺎن او ﻧﻴﺰ، ﻫﻢﭼﻮن ﺻﺪراﻟﺪﻳﻦ ﻗﻮﻧﻮي، داود ﻗﻴﺼﺮي، ﻋﺒﺪاﻟﺮزاق ﻛﺎﺷﺎﻧﻲ، ﺗﺎج اﻟﺪﻳﻦ ﺧﻮارزﻣﻲ و دﻳﮕﺮان ﺑﺎ وي ﻫﻢﻋﻘﻴﺪه ﺑﻮده و ﺑﻪ ﺗﻘﻮﻳﺖ اﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﭘﺮداﺧﺘﻪاﻧﺪ.
اﺑﻦ ﻋﺮﺑﻲ ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ اﻧﺴﺎنﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺟﻬﻨﻤﻲاﻧﺪ وارد آن ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ؛ آنﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ در ﺧﻮر اﺧﺮاج از ﺟﻬﻨّﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﻌﺪ از ﻣدﺗﻲ رﻧﺞ و ﻋﺬاب، از آن ﺧﺎرج و ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ داﺧﻞ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ، اﻣﺎ آنﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ در ﺧﻮر اﺧﺮاج از ﺟﻬﻨّﻢ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ، ﻳﻌﻨﻲ اﻫﻞ ﻧﺎر، ﺗﺎ اﺑﺪ در آن ﻣﻜﺎن ﻣﻲﻣﺎﻧﻨﺪ و ﻫﺮﮔﺰ از آن ﺑﻴﺮون ﻧﻤﻲآﻳﻨﺪ، وﻟﻲ ﭘﺲ از ﻣﺪت ﻣﺪﻳﺪي رﻧﺞ و ﻋﺬاب، رﺣﻤﺖ اﻻﻫﻲ آﻧﺎن را ﻓﺮاﻣﻲﮔﻴﺮد و آنﻫـﺎ در ﻫﻤـﺎن ﺳﺮا ﺑﻪ ﻧﻌﻤﺖ ﻣﻲرﺳﻨﺪ و ﺟﻬﻨّﻢ ﺑﺮاﻳﺸﺎن ﺟﺎﻳﮕﺎه ﻣﻄﻠﻮﺑـﻲ ﻣﻲﺷﻮد، ﺑﻪ ﻃﻮري ﻛﻪ اﮔﺮ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻧﻈﺮ ﻛﻨﻨﺪ ﻣﺘﺄﻟّﻢ و ﻧﺎراﺣﺖ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ (ابن عربی، 1395،ج 3، ص411). ﻟﺬا اﻫﻞ ﻧﺎرﮔﺮﭼﻪ در آﺗﺶ دوزخ ﻣﺨﻠّﺪﻧﺪ و ﺗﺎ اﺑﺪ در آن ﻣﻲﻣﺎﻧﻨﺪ، ﭘﺲ از ﻣﺪﺗﻲ دردﻫﺎ و رﻧﺞﻫﺎﻳﺸﺎن زاﻳﻞ ﮔﺸﺘﻪ و ﻋﺬاب ﺑﺮاي آنﻫﺎ ﻋﺬب و ﮔﻮارا ﻣﻲﺷﻮد و اﺳﺎﺳﺎً وﺟﻪ ﺗﺴﻤﻴﻪي ﻋﺬاب اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣال و ﺑﺎزﮔﺸﺖ آن ﺑﻪ اﺳﺘﻌﺬاب و ﺷﻴﺮﻳﻨﻲ اﺳﺖ (ابن عربی، 1395،ج 3،ص463). اﺑﻦ ﻋﺮﺑﻲ آﺗﺶ ودوزخ را وﻃﻦ اﻫﻞ ﻧﺎر ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﻲآورد، وﻃﻨﻲ ﻛﻪ از ﺑﻮدن در آن، ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻟﺬّت را ﻣﻲﺑﺮﻧﺪ، ﭼﺮاﻛﻪ اﮔﺮﻛﺴﻲ در وﻃـﻦ ﺧﻮدﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ آن اﻧﺲ و اﻟﻔﺖ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ و از ﺑﻮدن در آن ﻟﺬّت ﻣﻲﺑﺮد، ﻫﻤﺎنﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ از دوري آن اﺣﺴﺎس ﻏﺮﺑﺖ و دلﺗﻨﮕﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﻓﺮاﻗﺶ ﺑﺎﻋﺚ رﻧﺠﺶ وﻋﺬاب او ﻣﻲﺷﻮد (ابن عربی،1370،ج 3، ص25).
وى همه عاصيان و گناهكاران حتى ملحدان و كافران را بالاخره ناجى و رستگار دانسته و به انقطاع عذاب به معناى درد حتى از كفار قائل شده و گفته است كه كفار هم اگرچه در آتش دوزخ مخلّدند و هرگز از آن بيرون نمى‏آيند، ولى پس از مدتى آنان را به آتش عادتى و الفتى پيدا مى‏شود و در نتيجه دوران عذاب- به معناى درد و شكنجه- پايان مى‏پذيرد و زمان نعمت و سعادت فرا مى‏رسد و عذاب گوارا مى‏گردد و در اين حالت عذاب را به واسطه عذوبت طعمش عذاب مى‏نامند كه عذاب در اصل از عذب گرفته شده است.
ابن عربی به قطع وجدایی عذاب از گناهکاران معتقد است او به انقطاع عذاب به معناى درد از جميع عاصيان از جمله كفار قائل بوده و اين قول مخالف اجماع اهل اسلام است كه جميع مسلمانان اعم از شيعيان و سنّيان اتفاق كلمه دارند، همان‏طور كه اهل بهشت در بهشت مخلّد مى‏باشند، كفار نيز براى هميشه در جهنم مى‏مانند و درد و شكنجه مى‏بينند (کاشانی، 1395، ص 101). اما ابن عربى، چنان‏كه گفته شد، با اينكه در ظاهر با اين اجماع مخالفتى نكرده، كه او هم به ظاهر به خلود كفار در آتش دوزخ قائل شده و عذابشان را دائمى دانسته است، اما در واقع خرق اجماع كرده است، زيرا اين عقيده هولناك و در عين حال غريب و نوظهور را اظهار كرده است كه كفار پس از مدتى كه در آتش جهنم ماندند آنان را به آتش عادتى و الفتى‏ پيدا مى‏شود.
در نتيجه آتش برايشان شيرين و گوارا مى‏گردد و عذاب، عذب مى‏شود، همان‏طور كه براى ابراهيم برد و سلامت گرديد كه رحمت خداوند بر غضبش سابق است. ملاحظه شد كه او بسيار زيركانه عذاب را از معناى اصطلاحيش كه درد و شكنجه است خارج كرد و براى آن معناى غير اصطلاحى قائل شد. و به اين وسيله هم با ظاهر اقوال مسلمانان به خلود كفار در آتش و عذاب الهى آشكارا از خود مخالفتى نشان نداد و هم عقيده خود را كه با مقصود اهل اسلام از خلود كفّار در عذاب مخالف است، به گونه‏اى موافق با آنان نماياند، به اين صورت كه قائل شد كه در دوزخ در خصوص همه عاصيان از جمله كافران، هم عذاب به معناى درد و شكنجه متحقق است و هم عذاب به معناى عذب و گوارا كه گفت گناهكاران مدتى- البته مدتى مديد و از نظر ما مغيّب- از آتش رنج مى‏برند و درد و شكنجه مى‏بينند، اما اين درد و شكنجه دائمى نيست و پايان كار همه عاصيان در همان آتش جهنم نعمت و خوشى خواهد بود و به اين طريق عذاب به معناى درد به عذاب به معناى شيرين و گوارا تبديل خواهد شد كه عذاب از عذب و عذوبت است (شرح عقايد النسفيّه، صص 144- 148؛ شرح مقاصد، ج 2، صص 228، 229؛ طوسی، بی¬تا، ص 328). و خلاصه فضل و رحمت الهى شامل جميع بندگانش مى‏شود كه او رحمن الدّنيا و الآخرة است. (ابن عربی، 1370، جلد 1، ص 94؛ كاشانى، ص 100؛ قيصرى، ص 213؛ ابن عربی، 1395، ج 1، ص 303)
ﭘﺲ ﻣﺤﻴﻲ اﻟﺪﻳﻦ دوامﻋﺬاب دوزﺧﻴﺎن را واﺟﺐ ﻧﻤﻲداﻧﺪ، ﻫﻤﺎن ﻃﻮر ﻛﻪ دوام ﻧﻌﻤﺖ ﺑﻬﺸﺘﻴﺎن را ﺿﺮوري ﻧﻤﻲﺑﻴﻨﺪ وﻫﺮ دو را از اﻣﻮر ﻣﻤﻜﻦ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲﻛﻨﺪ (ابن عربی،1395، ج 1، ص 263).
قابل توجه است، كه ابن عربى همان‏طور كه دوام عذاب را واجب نمى‏داند همين‏طور براى دوام نعمت هم وجوبى نمى‏بيند چنان‏كه در فتوحات مكيه مى‏نگارد:
درست است كه مرتبه الوهيت لذاتها طلب مى‏كند تا در عالم بلايى و عافيتى باشد، اما از اين لازم نمى‏آيد كه بلا و همين‏طور عافيت دائمى باشد، مگر اينكه خدا بخواهد، زيرا عالم ممكن است و هر ممكنى همان‏طور كه قابل يكى از دو حكم ضد است قابل انتفاى يكى از آن دو حكم ضد نيز مى‏باشد، بنابراين در دار آخرت، خلود در عذاب لازم نيست، همان‏طور كه خلود در نعيم، البته هر دو ممكنن. (همان، ص 263)
اﻣﺎ ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ درﺑﺎره ي ﺧﻠﻮد اﻫﻞ ﺑﻬﺸﺖ در ﻧﻌﻤﺖ، ﻧﺼﻮﺻﻲ ﻗﻄﻌﻲ و ﺗﺮدﻳﺪﻧﺎﭘﺬﻳﺮ وﺟﻮد دارد. او در اﻳﻦ راﺳﺘﺎ ﺑﻪ آﻳﻪي ﻗﺮآﻧﻲ «ﻳﺪﺧﻠﻪ ﺟﻨّﺎت ﺗﺠﺮي ﻣﻦ ﺗﺤﺘﻬﺎ اﻻﻧﻬﺎر ﺧﺎﻟﺪﻳﻦ ﻓﻴﻬﺎ» (ﺗﻐﺎﺑﻦ، 9) اﺳﺘﻨﺎد ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﺷﺒﻬﻪي آﻧﺎن را ﻛﻪ ﻣﻲﮔﻮﻳﻨﺪ ﻫﻤﺎن ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﻋﺬاب ﺟﺎوداﻧﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﻧﻌﻴﻢ ﻫﻢ ﺟﺎوﻳﺪان ﻧﻴﺴﺖ اﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎل درﺑﺎره¬ي ﻧﻌﻴﻢ ﺑﻬﺸﺘﻴﺎن در آﻳﻪي 108 ﺳﻮره¬ي ﻫﻮد ﻓﺮﻣﻮده: «ﻋﻄﺎء ﻏﻴﺮ ﻣﺠﺬوذ»، ﻳﻌﻨﻲ ﺑﺨﺸﺸﻲ ﻗﻄﻊﻧﺸﺪﻧﻲ و در آﻳﻪي 33 ﺳﻮره¬ي واﻗﻌﻪ ﻓﺮﻣﻮده: «ﻻ ﻣﻘﻄﻮﻋﻪ و ﻻ ﻣﻤﻨﻮﻋﻪ» (ابن عربی، 1395،ج: 3، ص 77). ﻟﺬا از ﻧﻈﺮ او، اﻋﺘﻘﺎد ﺑﻪ ﺳﺮﻣﺪﻳﺖ ﻧﻌﻴﻢ ﺑﻬﺸﺖ ﻻزم و ﺿﺮوري اﺳﺖ. در ﻣﻘﺎﺑﻞ، ﺑﻨﺎ ﺑﺮ اﻋﺘﻘﺎد وي در ﺧﺼﻮص ﺳﺮﻣﺪﻳﺖ و ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ ﻋﺬاب و درد و رﻧﺞ دوزﺧﻴﺎن ﻧﺼﻲ ﻧﻴﺎﻣﺪه اﺳﺖ (ابن عربی،1370، ج 2، ص 673). و ﻧﺼﻮص ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﻓﻘﻬﺎ و ﻣﺘﻜﻠّﻤﻴﻦ و ﻣﺤﺪﺛﻴﻦ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﻠﻮد در ﻋﺬاب ﻗﺎﺋﻞاﻧﺪ ﺗﻮﺟﻴﻪ و ﺗﺄوﻳﻞﭘﺬﻳﺮ اﺳﺖ، ﭼﺮاﻛﻪ ﻣﺮﺟﻊ ﺟﺎوداﻧﮕﻲ در ﺗﻤﺎم آن آﻳﺎت و رواﻳﺎت، آﺗﺶ ﻧﻪ ﻋﺬاب، ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﻛﻪ ﺟﻬﻨّﻢ ﺟﺎوداﻧﻪ اﺳﺖ از ﺣﻴﺚ ﻧﺎرﻳﺖ. آﺗﺶ دوزخ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ اﺳﺖ، اﻣﺎ ﺟﻬﻨّﻢ از ﺟﻬﺖ ﻋﺬاب ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﻫﻠﺶ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻋﻨﻮان ﺟﺎوداﻧﻪ ﻧﻴﺴﺖ. ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل، در آﻳﺎﺗﻲ ﻧﻈﻴﺮ «اوﻟﺌﻚ اﺻﺤﺎب اﻟﻨﺎر ﻫﻢ ﻓﻴﻬﺎ ﺧﺎﻟﺪون» (ﺑﻘﺮه،39) و «ﺧﺎﻟﺪﻳﻦ ﻓﻴﻬﺎ اﺑﺪاً ﻻ ﻳﺠﺪون وﻟﻴﺎ و ﻻ ﻧﺼﻴﺮاً» (اﺣﺰاب،65)، ﻣﺮﺟﻊ ﺿﻤﻴﺮ ﻣﻔﺮد ﻣﺆﻧﺚ در ﻋﺒﺎرت «ﺧﺎﻟﺪﻳﻦ ﻓﻴﻬﺎ» واژه¬ي ﻣﺆﻧّﺚ ﻧﺎر ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ ﻧﻪ واژه¬ي ﻣﺬﻛّﺮ ﻋﺬاب (ابن عربی،1395، ج 3، ص77) ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻓﻘﺪان ﻧﺼﻲ دالّ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﺪﻳﺖ ﻋﺬاب، وجود ندارد.
اﺑﻦ ﻋﺮﺑﻲ ﻗﺎﺋﻞ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﮔﻮﻧﻪ دﻟﻴﻞ ﻋﻘﻠﻲ ﺑﺮ دوام ﻋﺬاب وﺟﻮد ﻧﺪارد (ابن عربی، 1395ق، ج4، ص175 و ابن عربی، 1370، ج 1، ص263)؛ ﺑﻠﻜﻪ دﻻﻳﻞﻋﻘﻠﻲ زﻳﺎدي اﻧﻘﻄﺎع ﻋﺬاب را اﺛﺒﺎت ﻣﻲﻛﻨﺪ، از ﺟﻤﻠﻪ اﻳﻦﻛﻪ وﻓﺎي ﺑﻪ وﻋﻴﺪ ﺑﺮ ﺧﻼف وﻓﺎي ﺑﻪ وﻋﺪه واﺟﺐ ﻧﻴﺴﺖ. او در ﻓﺼﻮص ﻣﻲﻧﻮﻳﺴﺪ: «و ﻗﺪ زال اﻹﻣﻜﺎن ﻓﻲ ﺣﻖ اﻟﺤﻖ ﻟﻤﺎ ﻓﻴﻪ ﻣﻦ ﻃﻠﺐ اﻟﻤﺮﺟﺢ.
ﻓﻠﻢ ﻳﺒﻖ إﻻ ﺻﺎدق اﻟﻮﻋﺪ وﺣﺪه و ﻣﺎ ﻟﻮﻋﻴﺪ اﻟﺤﻖ ﻋﻴﻦ ﺗﻌﺎﻳﻦ» (ابن عربی، 1370، ص94)
ﺗﻮﺿﻴﺢ ﻣﻄﻠﺐ اﻳﻦﻛﻪ وﻓﺎي ﺑﻪ وﻋﺪه واﺟﺐ اﺳﺖ، ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﻛﻪ وﻓﺎي ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﻪ آن آﻳﺎت ﻗﺮآﻧﻲ ﻛﻪ در آنﻫﺎ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎنِ ﺑﺎ ﺗﻘﻮاﻳﺶ وﻋﺪه¬ي ﻧﻌﻴﻢ ﺑﻬﺸﺖ را داده ﺣﺘﻤﻲ و ﺿﺮوري اﺳﺖ، اﻣﺎ در ﻣﻘﺎﺑﻞ، وﻓﺎي ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﻪ ﻛﺎﻓﺮان و ﻋﺎﺻﻴﺎن، ﻛﻪ ﺑﻪ آنﻫﺎ وﻋﺪه¬ي ﻋﺬاب را داده ﻧﻪ واﺟﺐ اﺳﺖ و ﻧﻪ ﻣﻤﺘﻨﻊ؛ ﺑﻠﻜﻪ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ و ﺗﺤﻘّﻖ اﻣﺮ ﻣﻤﻜﻦ ﻣﺴﺘﻠﺰم ﻣﺮﺟﺢ و ﻋﻠّﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ آن را از ﺣﺪ اﺳﺘﻮا ﺑﻴﺮون آورد. ﻣﺮﺟﺢ وﻋﻴﺪ (اﻣﺮ ﻣﻤﻜﻦ) ﻣﻌﺼﻴﺖ اﺳﺖ، در ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ ﻃﻲ آﻳﺎﺗﻲ وﻋﺪه ي ﺑﺨﺸﺶ ﮔﻨﺎﻫﺎن و ﻣﻌﺎﺻﻲ را داده و اﻳﻦ وﻋﺪه ﺑﻪ دﻟﻴﻞ وﺟﻮﺑﺶ ﻗﻬﺮاً ﻣﺤﻘّﻖ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻋﻠﺖ و ﻣﺮﺟﺢ وﻓﺎي ﺑﻪ وﻋﻴﺪ، ﻛﻪ ﻣﻌﺼﻴﺖ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺎ ﻣﻐﻔﺮت ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻲ و ﺷﻔﺎﻋﺖ ﺷﺎﻓﻌﺎن ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻋﺎﺻﻴﺎن و ﮔﻨﺎهﻛﺎران و اﻧﻘﻼب ﻋﺬاب ﺑﻪ ﻋﺬب و ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻧﻘﻤﺖ ﺑﻪ ﻧﻌﻤﺖ در ﺣﻖّ ﻛﺎﻓﺮان، زاﻳﻞ و ﻣﺮﺗﻔﻊ ﻣﻲﺷﻮد و ﻟﺬا وﻓﺎي ﺑﻪ وﻋﻴﺪ ﻣﻨﺘﻔﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ، ﭼﺮاﻛﻪ ﺑﺎ ﻣﻌﺪوم ﺑﻮدن ﻋﻠّﺖ، ﻣﻌﻠﻮل ﻧﻴﺰﻣﺤﻘّﻖ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺷﺪ (قیصری،1363، ص 212-211).
در اينجا اين اشكال به نظر مى‏آيد كه اگر عذاب ابدى نباشد لازم آيد، اسماء جلال حق تعالى از قبيل منتقم‏، قهّار و امثال آن معطّل شوند و اين جائز نباشد. (ر. ك. به رسائل ابن تيميه، رساله پنجم، ص 125).
ابن عربى پاسخ مى‏دهد كه صفات، نسب و اضافاتند و نسب و اضافات امورى هستند عدمى و نيست مگر ذات واحده و لذا جائز باشد كه حق تعالى در پايان به بندگانش رحمت فرمايد و عذاب برايشان ابدى نكند. چنان‏كه در فتوحات مكيه آورده است: «لمّا كانت الصّفات نسبا و اضافات و النّسب امور عدميّة و ما ثمّ الا ذات واحدة من جميع الوجوه لذلك جاز ان يكون العباد مرحومين فى آخرالامر و لا يسرمد عليهم عدم الرّحمة الى ما لا نهاية (ابن عربی، ج 1، ص 163)، (محسن جهانگيرى، 1375، 1جلد)
دیدگاه علامه طباطبایی پیرامون خلود در عذاب
علامه در تفسیر المیزان زیبا و مستدل بحث خلود در عذاب را مطرح کرده¬اند و به اشکالات وارده پاسخ داده¬اند
علامه معتقد به خلود در عذاب بود واعتقاد داشت که در این باره آیات و روایات بسیار آمده و غیر قابل انکار است
وعقل هم موید و موکد آن است علامه بیان می¬داشت که هماهنگی کامل بین عقل ودین وجود دارد.
البته اختلافاتی با توجه به ادله عقلی ونقلی مطرح می¬باشد عده¬ای معتقدبه موضوع خلود که برای عده¬ای ثابت است و در مقابل بعضی که معتقد به عذاب همیشگی برای هیچ کس نیست آنچه مسلم است در قرآن صریحا به آن اشاره و در احادیث به این موضوع تایید شده است اما با ادله عقلی ومقدمات کلی عقل نمی¬توانیم جزئیات وخصوصیات مطالب را اثبات کنیم زیرا عقل ما از درک جزئیات عاجز است بنابراین تنها را ما در این مسئله دلیل نقلی وتصدیقی حقایق است که از راه وحی به ما رسیده است.
اما درباره¬ی نعمت¬ها و عذاب¬های عقلی که به واسطه¬ی تخلق نفس به اخلاق فاضله یا فاسده به او می¬رسد، یا بر اثر اکتساب حالات نیک و بد پیدا می¬کند، باید گفت این حالات و ملکات، به صورتهای واقعی خود- خوب و بد- برای نفس انسانی ظاهر می¬گردد و نفس از صورت¬های خوب آنها متنعم می¬شود، به شرط اینکه ذاتا سعید باشد و از صورت¬های زشت آن ناراحت و معذب می¬شود (طباطبایی، 1393، ج 8، ص 628).
اگر اخلاق رذیله و حالات زشت صورت، در نفس راه نیاید و ملائم ذات آن نباشد، یعنی نفس از نفوس سعید بوده و بالعرض حالات و هیئتهای شقاوتمندانه¬ای به خود گرفته است، مانند نفوس مومنان گنهکار، چنین نفسی بالاخره آن صورت را رها می¬کند و آن حالات از او زایل می¬گردد؛ زیرا یک حالت قسری و غیر طبیعی است ولی اگر این هیئت¬های پست و شقاوتمندانه، راسخ در نفس گردد و صورت واقعی یا در حکم صورت واقعی جدیدی شود، به طوری که نفس بر اثر آن، نوعیت تازه¬ای پیدا کند، مانند نوع «انسان بخیل» که بخل، صورت انسانیت او شده است، همان طور که «نطق» صورت حیوانیت اوست و به سبب آن صورت جدیدی برای جنس حیوان به وجود می¬آید، در این حالت نوع مجرد جدیدی در تحت انسان به وجود می¬آید که همواره وجود خواهد داشت و کلیه اموری که در حال عدم رسوخ این حالت به طور قسر از او سر می¬زند، چون اکنون سرچشمه وجود آنها نوعیت است نه حالت قسرس، دایمی خواهد بود. این انسانی که به واسطه¬ی لوازم ملکات خود معذب است، از جهتی مانند کسی است که مبتلا به مرض «مالیخولیا» یا «کابوس» دایمی بوده باشد که همواره از قوه¬ی خیالی او صورت¬های هولناکی صادر می¬شود که او را عذاب می¬دهد، در حالی که نفس او بدون هیچ علت قسری و اجباری آنها را به وجود می¬آورد و در این حال، ملایم و موافق آن مریض نیست و از آنها ناراحت می¬شود، گرچه چنین شخصی از اینکه صورت¬های پیش گفته از وی صادر شده و منتهی به او می¬شود، متالم نمی¬گردد، ولی نظر اینکه «عذاب» همان است که انسان قبل از وجودش از آن گریزان و پس از وجودش طالب نجات از آن است در چنین مواردی صادق خواهد بود (طباطبائی، 1365، ص 89). بنابراین، آنچه را نفوس شقیه در سرای آخرت از صورتهای ناراحت کننده¬ای که معلول خلود آنهاست می¬کشند، مصداق عذاب است. از این رو، مطابق این دلیل عقلی باید گفت چنین نفوسی که شقاوت، لازمه ذات آنهاست، دارای عذاب خالد و غیر منقطعند.
علامه اشکالاتی را که برخی از منکرین خلود ذکر کرده¬اند به تفصیل بیان کرده و همگی را کاملا واضح البطلان می¬داند. پاره¬ای از این اشکالات چنین است: رحمت خداوند واسع و بی نهایت است. با این رحمت واسعه، چگونه متصور می¬شود موجودی بیافریند که عاقبت کار او عذاب دایم و مخلد باشد؟
عذاب وقتی عذاب است که یک حالت استثنایی و قسری و بر خلاف طبع باشد. بنابراین، عذاب دایم و همیشگی چگونه متصور است با اینکه حالات قسری هرگز دوام پذیر نیست؟ گناه بندگان همواره محدود و منقطع است، چطور ممکن است مجازات آن بدی و نامحدود باشد؟
خدماتی را که شقاوتمندان از نظر نظام عالم تکوین و آفرینش می کنند، کمتر از خدمات سعادتمندان نیست و اگر آنها نباشند، سعادتمندان هم نمی توانند به سعادت برسند، با این حال چرا آنها به عذاب دایمی شوند؟
عذاب افراد عاصی و سرکش، لابد برای انتقام است و انتقام در موردی فرض می شود که منظور، جبران و رفع نواقصی باشد که عصیان کننده به شخص منتقم مقتدر وارد کرده است و این معنا در مورد خداوند متعالی که غنی مطلق است، تصور نمی¬شود. بنابراین، چطور ممکن است کسی را عذاب کند تا چه رسد به عذاب دایم و مخلد؟
علامه، بطلان همه این اشکالات را با توجه به آنچه که درباره عذاب دائم گفته است، روشن می¬داند زیرا؛ عذاب همیشگی از آثار و خواص صورت شقاوت است که لازمه ی نفس شقی است. بنابراین، پس از آنکه ذات انسان صورت شقاوت را به خود گرفت و به واسطه¬ی استعداد شدیدی که بر اثر حالات اختیاری در او پیدا شده، متصور به صورت شقاوت شد، جایی برای این سوال باقی نمی¬ماند که چرا لوازم و آثار شقاوت دامنگیر او می-شود؟ زیرا در تمام موارد، استعداد شدید و تام ، باعث افاضه ی صورتهای مناسب آن استعداد است و همان طور که در موارد دیگر چنین سوالی نیست، مثلاً کسی نمی پرسد چرا ماده¬ی انسانی پس از قبول صورت انسانی، منشا افعال انسانی است؟ همچنین جایی برای سوال یاد شده در مورد آثار شقاوت نیست که از جمله آنها عذاب همیشگی است. به هر حال این مسئله به اختیار خود انسان باز می¬گردد و با این بیان، پاسخ تمام اشکالات پیش گفته اجمالاً روشن می¬گردد (طباطبائی، 1393، ج1، ص625).
مرحوم علامه پس از این، به پاسخ تفصیلی اشکالات یاد شده می¬پردازد و در پاسخ از اشکال اول می¬گوید: منظور از رحمت خداوند این است که خداوند به تناسب استعدادهای تامه¬ای که در شخص قابل حاصل می¬شود، افاضه می¬کند و اعطای صورت شقاوت که لازمه آن عذاب دایم است، به انسانی که استعداد شدید برای آن پیدا کرده، با رحمت عامه¬ی خداوند منافات ندارد، بلکه مقتضای رحمت عامه اوست. از این گذشته، اگر ایراد یاد شده صحیح باشد، به عذاب دایم اختصاص نخواهد داشت و عذاب منقطع اخروی و بلکه عذاب¬های دنیوی را نیز در بر می¬گیرد.
اما در پاسخ اشکال دوم باید گفت: آثاری که از نفس شقی صادر می¬گردد، متناسب با شقاوت اوست که صورت نوعیه خاصی را تشکیل داده است و از این جهت قسری در کار نیست، در عین اینکه مورد تنفر اوست و از نظر وجدان و ذوق مورد رضایت او نیست؛ همانند آدم مالیخولیایی که تصوراتی بر حسب طبع از قوه¬ی خیال او صادر می¬شود و او معذب می¬سازد.
در مورد اشکال سوم باید توجه داشت که عذاب از آثار گناهکاران محدود نیست، بلکه از آثار صورت شقاوت است که همواره برای نفس شقی ثابت است و گناهان، علل معده حصول صورت شقاوتند.
پاسخ اشکال چهارم این است که، خدماتی که کافران و مجرمان انجام می دهندف از نوع عبودیت عامه تکوینی است نه عبودیت خاصه. عبودیت عامه مستلزم رحمت عامه است نه رحمت خاصه و عذاب برای آنها همان رحمت عامه است. از این گذشته، اگر اشکال یاد شده درست باشد، لازمه¬اش انکار هر نوع عذاب دنیوی و اخروی منقطع و موید است.
و بالاخره در پاسخ اشکال پنجم باید گفت که انتساب عذاب مجرمان و کفار به خداوند مانند استناد همه موجودات به اوست. عذاب دائم به صورت شقاوتی مستند است که در اثر اعمال شخصی برای او پیدا می¬شود. از این گذشته، لازمه این اشکال انکار هر نوع عذاب است (طباطبائی، 1393، ج 1، صص 622-628).
نقد دیدگاه ابن عربی از نگاه علامه طباطبائی
ابن عربی معتقد بود به این که خلود کنندگان در نار پس از مدتی که عذاب کارهایشان را دیدند از عذاب رهایی
می¬یابند البه در همان جهنم باقی می¬مانند ولی عذاب نمی¬گردند علامه با توجه به دیدگاه ابن عربی می¬فرماید
مخلدین در اتش هماره در آتش وعذاب باقی می مانند و لحظه¬ای از عذاب رهایی پیدا نمی¬کنند چون این عذاب نتیجه شقاوت دنیای اعمال آنهاست وآخرت دار کیفر وجزا است.
از ﻧﻈﺮﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻲ ﻧﻴﺰ اﮔﺮ اﺧﻼق رذﻳﻠﻪ و ﺣﺎﻻت زﺷﺖ آدﻣﻴﺎن در ﻧﻔﺲ راﺳﺦ ﻧﺸﺪه ﺑﺎﺷﺪ، ﻳﻌﻨﻲ ﻧﻔﺲ از ﻧﻔﻮس ﺳﻌﻴﺪه ﺑﻮده، ﺑﺎﻟﻌﺮض ﺣﺎﻻت و ﻫﻴﺌﺎت ﺷﻘﺎوﺗﻤﻨﺪاﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﻮد ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ (ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﻔﻮس ﮔﻨﺎهﻛﺎر) در ﻧﻬﺎﻳﺖ، اﻳﻦ ﺣﺎﻻت ﻋﺮﺿﻲ از ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻔﺴﻲ زاﻳﻞ ﻣﻲﺷﻮد، زﻳﺮا اﻳﻦ ﺣﺎﻻت ﺑﺮاي ﻧﻔﺲِ ﻣﺆﻣﻦِ ﺧﻄﺎﻛﺎر، ﻗﺴﺮي و ﻏﻴﺮ ﻃﺒﻴﻌﻲ اﺳﺖ و ﻗﺴﺮ داﺋﻤﻲ و اﻛﺜﺮي ﺑﺎﻃﻞ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. اﻣﺎ اﮔﺮ اﻳﻦ ﺻﻔﺎت و ﻫﻴﺌﺎت زﺷﺖ و ﻧﺎﭘﺴﻨﺪ در ﻧﻔﺲ راﺳﺦ ﮔﺮدد، ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪاي ﻛﻪ ﻧﻔﺲ اﻧﺴﺎن ﺻﻮرت واﻗﻌﻲ ﺟﺪﻳﺪي ﺷﻮد و ﻧﻮﻋﻴﺖ ﺗﺎزه¬اي ﭘﻴﺪا ﻛﻨﺪ، اﻳﻦ ﻧﻮعِ ﻣﺠﺮّد ﺟﺪﻳﺪ ﻳﻚ ﺣﺎﻟﺖ ﻗﺴﺮي و ﻋﺮﺿﻲ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﻜﻪ داﺋﻤﻲ و ذاﺗﻲ اﺳﺖ. ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻔﻮﺳﻲ ﻛﻪ ﺷﻘﺎوت ﻻزﻣﻪي ذات آنﻫﺎﺳﺖ داراي ﻋﺬاب ﺧﺎﻟﺪ وﻏﻴﺮ ﻣﻨﻘﻄﻊ ﻫﺴﺘﻨﺪ (طباطبائی،1393، ج 1، ﺻﺺ 414 -413). روﺷﻦ ﺷﺪ که ﻣﺨﺎﻟﻔﺎ آن و ﻣﻨﺘﻘﺪن اﻧﻘﻄﺎع ﻋﺬاب، ﻳﻌﻨﻲ ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻲ وتنی چند از فلاسفه، در اﻳﻦ ﻣﺴﺄﻟﻪ اﺗّﻔﺎق ﻧﻈﺮ دارﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﻌﺬّﺑﻴﻦ در ﺟﻬﻨّﻢ دو ﮔﺮوه ﻫﺴﺘﻨﺪ: ﻳﻚ ﮔﺮوه ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ از ﻃﺒﻴﻌﺖ اوﻟﻴﻪ و ﺗﻮﺣﻴﺪ ﻓﻄﺮي ﺧﻮد ﺧﺎرج ﻧﺸﺪه¬اﻧﺪ، وﻟﻲ در اﺛﺮ رﻓﺘﺎر و ﺣﺎﻻت ﻧﺎﺷﺎﻳﺴﺖ، ﻋﻮارﺿﻲ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻗﺴﺮي ﺑﺮ ﻧﻔﺲ آنﻫﺎ ﻣﺘﺮﺗّﺐ ﺷﺪه، «اﻣﺎ ﺑﻪ ﺣﻜﻢ اﻟﻌﺮض ﻳﺰول و ﻻ ﻳﺪوم» و «اﻟﻘﺴﺮاﻻ داﺋﻤﻴﺎ» و ﻻ اﻛﺜﺮﻳﺎً، اﻳﻦ ﻋﻮارض ﻗﺴﺮي زاﻳﻞ ﺷﺪه و در ﻧﻬﺎﻳﺖ، اﻳﻦ ﮔﺮوه از اﻧﺴﺎنﻫﺎ ﺑﻪ ﻃﺒﻴﻌﺖ ذاﺗﻲ اوﻟﻲ ﺧﻮد ﺑﺎز ﻣﻲﮔﺮدﻧﺪ و ﻋﺬاب از آنﻫﺎ ﻣﻨﻘﻄﻊ ﻣﻲﺷﻮد. ﮔﺮوه دﻳﮕﺮ اﻧﺴﺎنﻫﺎﻳﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻋﻘﺎﻳﺪ و ﺑﺎورﻫﺎﻳﻲ ﻧﻈﻴﺮ ﺷﺮك و ﻛﻔﺮ در ﻧﻔﺲ آنﻫﺎ راﺳﺦ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﻃﻮري ﻛﻪ داراي ﻳﻚ ﻃﺒﻴﻌﺖ ﻧﻮﻋﻴﻪي ﺟﺪﻳﺪي ﺷﺪه ﺑﺎﺷﻨﺪ. از ﻧﻈﺮ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎن، اﻧﻘﻄﺎع ﻋﺬاب اﻳﻦ ﮔﺮوه از اﻧﺴﺎنﻫﺎ در ﺟﻬﻨّﻢ ﻣﺎﻧﺪﮔﺎرﻧﺪ و ﻋﺬاب آنﻫﺎ ﺧﺎﻟﺪ و ﺟﺎوﻳﺪان اﺳﺖ و ﻫﺮﮔﺰ از آنﻫﺎ ﻣﻨﻘﻄﻊ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.
«تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيها كالِحُونَم» در مجمع البيان گفته كلمه «لفح» و همچنين «نفح» به يك معنا است، با اين تفاوت كه لفح تاثير بيشتر و كاريتر دارد، كه عبارت است از مسموميت جلدى كه پوست صورت را خراب مى‏كند، ولى نفح به معناى باد شديدى است كه پوست صورت را اذيت كند و كلمه «كالح» از «كلوح» است كه به معناى جمع شدن و خشكيدن لبها است، به طورى كه ديگر نتواند دندان¬ها را بپوشاند».
و معناى آيه اين است كه لهيب و هرم آتش آن چنان به صورتهايشان مى‏خورد كه لبهايشان را مى‏خشكاند، به طورى كه دندانهايشان نمايان مى‏شود، مانند: سر گوسفندى كه روى آتش گرفته باشند.
«أَ لَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْلى عَلَيْكُمْ»
خداوند از کافران می¬پرسد که آیا آیات من برای شما خوانده نشد ؟ و آیا شما نبودید که انها را تکذیب کردید؟
کافران به جزای اعمال خود پی می¬برند و متوجه می¬شوند که خودشان در دنیا شقاوت را اندوخته¬اند بنابراین تقاضای بازگشت به دنیا و انجام کارهای نیک را دارند که این نشان از این دارد خودشان در غلبه شقاوت دخیل و تاثیرگزار بوده¬اند و اگر سعادت و شقاوت اختیاری و اکتسابی نبود وعده معنا نمی¬داشت چون اگر از جهنم به سوی دنیا بازگردند تازه همان حال اول را خواهند داشت ولی آنها خود را مقصر دانسته و مغلوب شقاوتشان می¬دانند و اعتراف می کنند که شقاوتشان جزء ذاتشان نبود بلکه ملحق به آنها شده و عارض بر آنها گشته و وقتی هم عارض شد که حجت بر آنها تمام شده بود.
گناهکاران می¬دانند که در دنیا اعتراف به گناه وتمرد خود توبه و پاک کننده است و آنها را از آثار سوء گناه نجات می¬دهد ولی خداوند در آیه «قال اخسوا…….هم الفائزون» آنها رامایوس کرده و آنها یقینا از رستگاری خود مایوس می¬شوند. خداوند اشاره می¬دارد که آنچه را که طلب می¬کنید یعنی اعتراف به جرم خود نوعی عمل است که ظرفش دنیا می¬باشد و آخرت دار جزا است.
کلمه یفتر که مضارع مجهول از تفتیر به معنای وکم کردن است وکلمه مبلسون جمع اسم فاعل از مصدر ابلاس به نومید کردن است می¬فرماید مجرمین که در عذاب جهنم قرار دارند از رحمت خدا وبیرون شدن از دوزخ نومیدند.
پروردگار می¬فرماید: ما به ایشان ستم نکردیم لیکن آنها خود به خود ستم کردند برای اینکه خدای تعالی تنها جزای اعمالشان را بهشان داده است پس خودشان به خود ستم کردند کافران که از خداوند ناامید می¬گردند از مالک دوزخ می¬خواهند که از خدا در خواست کندتا مرگشان را برساند.
یعنی مجرمین می¬خواهند معدوم وباطل محض گردند تا شاید به این وسیله از عذاب رهای پیدا کنند البته این نشان از این دارد که دوزخیان در دنیا هم که بودند مرگ را نابودی می¬دانستند نه انتقال از سرایی به سرای دیگر لذا در دوزخ تقاضای مرگ می کنند همان مرگ به معنای دنیایش که در ذهن داشتند .
مالک دوزخ ندا می دهد نه شما در همین زندگی شقاوت بار وعذاب الیم خواهید بود مالک دوزخ اظهار می دارد که ما حق را برایتان آوردیم ولی شما از حق کراهت داشتید وحق همان توحید وقرآن است.
البته این کراهت به حسب طبع ثانوی است که در اثر ارتکاب پی در پی گناهان در آدمی به وجود میاید چون هیچ بشری بنا به طبع خدادادی وفطری اولیش از حق کراهت ندارد زیرا فطرت انسان براساس حق است واگر غیر این بود وبر اساس طبعشان از حق تنفر داشتند دیگر تکلیف کردنشان به حق تکلیف به مالایطاق وغیر معقول می باشد.
 
نتیجه
ابن عربی بر طبق تحلیل¬هایی که از آیات و روایات انجام می¬دهد انقطاع عذاب مخلدین در دوزخ را نتیجه
می¬گیرد.
علامه طباطبایی معتقد است با توجه به ظاهر آیات و روایات و همچنین برهان عقلی خلود در نار وتعذیب ابدی برای کافران ومعاندین به صورت همیشگی وجود دارد و از عذاب رهایی پیدا نمی¬کند.
همچنین علامه طباطبایی معتقد است آن چه ابن عربی برای انقطاع عذاب مخلدین در آتش ثابت می¬کند دلیل بر انقطاع عذاب نیست بلکه برعکس خلود عذاب مخلدین را نتیجه می¬دهد.
با توجه به ادله های نقلی و عقلی که درباه مخلدین در عذاب وارد شده دو شبهه مطرح می¬گردد:
1- عدم تماثل، تساوی، توافق جزاء وعمل در صورت خلود در عذاب
2- تناقض رحمت و عدل الهی با عذاب دائم
البته بزرگانی همچون علامه جواب این شبهه را داده¬اند که شرک و نفاق و کفر برای مشرکان و منافقان و کافران ملکه شده و به منزله فصل وجودی آنها در آمده است و زوال ناپذیر است که سبب خلود در نار برای آنها است.
البته انجام کبائر سبب خلود در عذاب نیست هر چند انجام کبائر سرپیچی از دستور خدا و رسولش می¬باشد و گناه بزرگی است اما مجازاتش خلود در عذاب نیست.
آنچه که سبب خلود در عذاب می¬شود نا فرمانی از احکام خدا و رسولش و انکار آن درباره حکم قطعی اسلام می¬باشد که سبب ارتداد و کفر می¬گردد و این عمل آنها خلود عذاب را برایشان به ارمغان می¬آورد.
با توجه به آنچه که وارد شده عذاب خلود کنندگان در آتش به دو گونه می¬باشد:
1- عذاب جسمی 2- عذاب روحی و معنوی
که مورد دوم از عذاب جسمی سخت¬تر و دردناک¬تر است و شدیدترین کیفر روحی و معنوی برای کافران و یارانشان دوری از رحمت و لقای پروردگار و محروم شدن از نگاه محبت آمیز پروردگار می¬باشد.

فهرست منابع
1- ابن عربی محیی الدین، محمدبن علی(1395ق). الفتوحات المکیه. تحقیق و تقدیم عثمان یحیی. تصدیر و مراجعه ابراهیم مدکور. قاهره: انتشارات الهینه المصریه العامه الکتاب.
2- ابن عربی محیی الدین، (بی تا). الفتوحات المکیه (4 جلدی). بیروت: دار صادر.
3- ابن عربی محیی الدین، (1370). فصوص الحکم. تهران: انتشارات الزهراء. چاپ دوم.
4- اشعری، ابوالحسن علی بن اسماعیل (1362). مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین. ترجمه دکتر محسن مویدی. تهران: امیر کبیر.
5- بطحائی، گلپایگانی، سید حسن (1392). بررسی و تحلیل نظریه ابن عربی در نفی جاودانگی عذاب دوزخیان. فصلنامه علمی- پژوهشی اندیشه نوین دینی. سال نهم. شماره چهل و دو.
6- جوادی، محسن؛ صباغچی، یحیی(1387). عذاب جهنم: دائمی یا موقت؟ بررسی و نقد دلایل انقطاع عذاب اخروی. فصلنامه فلسفه و کلام اسلامی آینه معرفت. دانشگاه شهید بهشتی.
7- دیباجی، سید احمد ابوالبرکات؛ گلی فروشانی، فاطمه (1390). نقد و بررسی دلایل انقطاع عذاب جهنم از نظر ابن عربی و ملاصدرا.فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز. پیاپی 39.
8- سیاه کوهیان، هاتف (1391). کیفیت و حدود عذاب اخروی در نگرش عرفانی محی الدین ابن عربی. فصلنامه فلسفه و کلام اسلامی آینه¬ی معرفت. سال دهم. شماره سی. دانشگاه شهید بهشتی.
9- سید مظهری، منیره؛ فردوس، حمیده (1388).بررسی دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی در مساله خلود در عذاب. فصلنامه حکمت و فلسفه. شماره دوم. دانشگاه شیراز.
10- شهرستانی، محمد بن عبدالکریم (1368 ه-1948). الملل و النحل. تصحیح شیخ احمد فهمی محمد. قاهره. مطبعه حجازی. چاپ اول.
11- طباطبايي، محمدحسين، (1393ق)، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت: موسسه الاعلی المطبوعات.
12- طباطبائی، محمد حسین(1365). قرآن در اسلام. به کوشش سید هادی خسرو شاهی. بوستان کتاب .قم.
13- طوسی، خواجه نصیرالدین. کشف المراد شرح تجریدالاعتقاد. با شرح علامه حلی و ترجمه شیخ ابوالحسن شعرانی. تهران. اسلامیه. بی¬تا.
14- قاضی عبدالجبار بن احمد (1408 ه- 1988م). شرح الاصول الخمسه. تعلیق احمد بن ابی هاشم. تحقیق عبدالکریم عثمان. قاهره. مکتبه و هبه. چاپ دوم.
15- قیصری، داود بن محمود (1363). شرح فصوص الحکم. قم: بیدار.
16- مجلسي، محمدباقر، (بيتا)، بحار الانوار، تهران: دار الكتب الإسلاميه.
17- ابراهیمی، حسن(1376). عذاب دائم از دیدگاه ابن عربی. دفتر شصت و یک. دانشکده الهیات دانشگاه تهران.
18- مفید، محمد بن النعمان (1413) اوائل المقالات. تحقیق ابراهیم انصاری. الموتر العالمی لالفیه الشیخ المفید.
19- محسن جهانگيرى، ابن عربى چهره برجسته عرفان اسلامى 1375، 1جلد، انتشارات دانشگاه تهران- تهران، چاپ: چهارم.

 نظر دهید »

آموزه های کلامی امام سجاد علیه السلام در مقابله با ظلم با تاکید بر باب چهارده صحیفه سجادیه

23 خرداد 1396 توسط نورالزهرا ساری

چکیده:
امام سجاد (علیه السلام ) ششمین امام معصوم برای تربیت جامعه، مضامین تربیتی را به خاطر شرایط سیاسی حاکم بعد از فاجعه عاشورا- که دوران اختناق شیعه بود- در قالب دعا بیان می کردند . “صحیفه سجادیه” از جمله کتابهایی است که حاوی این مضامین تربیتی است و دیدگاه های امام علیه السلام را بیان نموده است. یکی از این مضامین، “مقابله با ظلم” است که در دعای شماره 14 آن به طور خاص مورد توجه قرار گرفته و حاوی نکات بسیار مهمی می باشد. ایشان در این دعا در صدد معرفی ظلم و طرق مقابله با ظلم است. این مسئله به دلیل اهمیت و نقشی که در سعادت اخروی و دنیوی بشر دارد، شايسته توجه و عنايت بيشتري است و نقش تربیتی مهمی نیز برای انسان در پی دارد. انسان در زندگی روزمره خود در معرض ظلم قرار می گیرد و لازم است که از آموزه های کلامی برای مقابله با ظلم استفاده کند. تحقیق حاضر در صدد پاسخگویی به این سوال است که: ظلم و راه های مقابله از نظر امام سجاد علیه السلام چیست؟ این تحقیق در سطح توصیفی و با روش فیش برداری و مطالعه اسنادی و کتابخانه ایی انجام شده است. نتایج حاصله از این قرار است که: امام سجاد علیه السلام، استعانت به علم الهی و و قدرت الهی را مهمترین وسیله برای رهایی از ظلم می دانند، امام در این باب راه های استعانت را، بیان فرموده و اثرات آن را ذکر فرمودند، تا با تمسک به این راه ها در مقابل ظلم ایستادگی کرد.

کلید واژه:
ظلم، صحیفه سجادیه، استعانت، علم الهی ، قدرت الهی
 
مقدمه:
امام سجاد (علیه السلام ) در دعای شماره 14 “صحیفه سجادیه” ، به معرفی ظلم و طرق مقابله با ظلم پرداختند.
از آن جایی که اعتقاد به رسالت انسانهايى كه از سوى خداوند براى راهنمايى و هدايت بشر آمده‏اند و امامت ائمه هدى (ع) براى استمرار اين هدايت الهى يكى از اركان دين دارى به شمار مى‏آيد. و از نظر قرآن كريم، همه انبيا و اولياى الهى رهبرانى هستند كه انسانها را بر آنچه مورد رضايت خداوند است، رهبرى و هدايت مى‏كنند و انسان‏ها براى موفقيت خود بايد در تمام ابعاد زندگى به آنها اقتدا كنند و آنها را الگوى رفتارى قرار دهند. پس تمسک به بیانات امام سجاد علیه السلام که یکی از رهبران دینی ما هستند، در ابعاد زندگی ما نقش زیادی دارد. پس باید نگرشی عمیق در دعا های امام سجاد علیه السلام در مورد مباحث مرتبط کلامی داشت تا از این چشمه هدایت بهره ای به اندازه وسع بدست آورد، واین مباحث اخلاقی و تربیتی را در زند گی بکار برد. امام سجاد علیه السلام، در دعای 14 صحیفه سجادیه مصادیق ظلم را طغیان و سرکشی، همچنین غرور و غفلت می داند. سپس راههای مقابله را آن را مطرح می کند. از این رو در این تحقیق به راه های مقابله با ظلم از منظر امام سجاد علیه السلام با تاکید بر باب 14 صحیفه سجادیه پرداخته شد، تا آموزه های کلامی امام را درمورد مقابله با ظلم بیان گردد.
تحقیق حاضر در صدد پاسخگویی به این سوال است که: ظلم و راه های مقابله از نظر امام سجاد علیه السلام چیست؟ این تحقیق در سطح توصیفی و با روش فیش برداری و مطالعه اسنادی و کتابخانه ایی انجام شده است.
در این تحقیق ابتدا به مفهوم شناسی، در مورد کلمه ظلم پرداخته شده است و بعد بیانات امام سجاد علیه السلام در باب چهاردهم، که شیوه مقابله با ظلم ، از طریق استعانت به علم الهی و قدرت الهی، پرداخته می شود، و امام روش استعانت به علم الهی، در مقابله با ظلم، را بیان می کنند و اثر این استعانت را، امید وار بودن مظلوم، به یاری خداوند می دانند.

تعریف واژه ظلم
ظلم( مصدر عربی) در لغت به معنای قرار دادن چیزی در غیر جای خودش خود، ستم، ستم کردن و بی داد آمده است. (سیاح، احمد،۱۳۳۰ه.ش). ابن فارس گفته است ظلم دارای دو معنی اصولی است: ۱ - تاریکی و سیاهی ۲- چیزی را از ستم در غیر موضوع خود نهادن. (قریب، محمد،۱۳۶۶ه. ش ) همانطور که شخص در تاریکی چیزی را نمی‌بیند در حال ستم کردن هم مثل اینکه در تاریکی فرو رفته نمی‌تواند درک حقیقت کند و بطور کلی می‌توان گفت ظلم به معنای ستم و گذاشتن چیزی در غیر محل آن است. ( رامپوری، ۱۳۶۳ )
بیشتر آنچه در آیات و روایات، و عرف مردم ذکر می‌شود معنای اخص ظلم، مراد است. (نراقی ، 1378ش) پس اصطلاح معروف «ظلم‏» به معناى رعایت نکردن حق است. در این تعریف، حق جایگاهى محورى دارد. علماى اخلاق، ظلم‏ را به اعتبار کسانی‌که هر یک به ‏نوعى حقى بر انسان دارند، به انواعى تقسیم کرده‌اند: ظلم‏ به خدا، ظلم‏ به خود و ظلم‏ به دیگران. ظلم‏ در تمام این موارد، به معناى عدم مراعات حقوقى است که انسان در برابر آنها مسئول است.
بنابراین ظالم به کسى می‌گویند که خود را به سپاس‌گزارى از نعمت‌هاى بی‌شمار الهى و مراعات تکالیف شرعى ملزم نمی‌داند و در برابر توانایی‌ها و استعدادهایش مسئولیتى‏ احساس نمی‌کند و از سویى حقوق دیگران را نیز پایمال می‌کند. (علیزاده ، 1389ش).
طرح بحث
از منظر امام سجاد علیه السلام با استعانت به علم و قدرت الهی می توان، با ظلم مقابله کرد. ایشان در این باب از دعا یادآور می شوند، با توجه به مباحث اعتقادی و کلامی می توان بامشکلاتی همچون ظلم مقابله کرد . با توجه به راه کار هایی که امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه بیان گشت، می توان به این نکته دست یافت ، که امام در بیاناتشان الهام آور کلام وحی هستند. گویا در صدد کاربردی کردن مباحث کلامی در زندگی روزمره و در هر عصر و زمان هستند، از جمله کاربرد مباحث کلامی و اعتقادی، مقابله با ظلم در هر عصر وزمانی می باشد، و امام یادآور آثار و فواید این توجه به مباحث کلامی و اعتقادی می شوند، تا با بیان این نکات، جنبه ترغیبی، در مومنین ایجاد کنند، که یادآوری همه جانبه معارف کلامی و اعتقادی در مقابله با ظلم راه گشاست، و باعث رشد و تکامل آدمی می شود..

1. استعانت به علم الهی از منظر امام سجاد علیه السلام در مقابله با ظلم
امام سجاد علیه السلام در بند اول از باب چهاردهم می فرمایند: « ای خدایی که سرگذشت حال پریشان ستم دیدگان بر تو پنهان نیست.» و امام در بند دوم از همین باب می فرمایند:« و ای خدایی که داستان آنها به شهادت گواهان نزد تو نیازمند نیست.» ودر بند پنجم از همین باب می فرمایند: « تو ای خدای من! بر ستم ها و هتک حرمت هایی که از فلان ستمگر به من رسیده کاملا آگاهی» (الهی قمشه ای ، 1386)
در همه ی بند های ذکر شده از امام در باب چهارده، اشاره به این مطلب داشته که، خداوند به همه ی نیات و رفتارهای انسان علم و آگاهی کافی دارد و کوچکترین اعمال و نیات آدمی در نزد او پوشیده نیست و در نزد خداوند حاضراست و خداوند در شهادت بر ظلم ها یی که انسان به خود و دیگری می کند کافی است. و توجه به این نکته ضروری است وقتی انسان بداند تمام اعمال و نیاتش نزد خدا حاضر و معلوم است و خود را در محضر خداوند بداند، این یک شیوه بسیار موثر در مقابله با ظلم به خویشتن و ظلم به دیگران می باشد.
امام سجاد علیه السلام در باب چهاردهم روش استعانت به علم الهی، در مقابله با ظلم را بیان می کنند و مصادیق این استعانت را، که شامل، علم خدا به عاقبت ظالم و علم خدا به ظلم ظالم است، بر می شماردند. و اثر این استعانت جستن را، امید وار بودن مظلوم به یاری خداوند می دانند.
خداوند در آیات الهی می فرمایند که با آگاهی و علم همه جانبه و دقیق خود نسبت به هر گونه گناه و ظلمی چه به خود و چه به دیگران اشراف دارد و دامنه این علم الهی هم در دنیا و هم در آخرت می باشد، و فردی که در معرض ظلم به خود یا به دیگران قرار می گیرد باید بداند که خداوند او را در دنیا و آخرت رسوا خواهد کرد پس استعانت به علم الهی انسان را متذکر می کند تا مرتکب ظلم به خود و دیگران نشود و اگر هم مظلوم واقع شود با تمسک به علم الهی و توکل به او، خداوند او را با راههای مختلف یاری می کند، تذکر این نکته ضروری است که همه چیز در پیشگاه خدا حاضراست و او به ما علم و احاطه دارد.
خداوند در قرآن می فرماید: «يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ الْسِنَتُهُمْ وَ ايْديهِمْ وَ ارْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ؛ روزی که زبان‌ها و دست‌ها و پاهایشان بر ضدّ آنان به آنچه می‌کرده‌اند، گواهی دهند. و از روایات استفاده می‌شود که همة اعضای بدن هر کدام به نوبة خود بر اعمال دنیوی آنان گواهی می‌دهند. » «وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ شَيْء ؛ به پوست‌های بدن-شان گویند: چرا بر ضدّ ما گواهی داده‌اید؟ گویند: خدایی که هر چیزی را به سخن درآورده ما را نیز گویا کرده است. » آن روز ظالمان، حسرت زده اظهار ندامت و پشیمانی می‌کنند، ولی دیگر چه جای حسرت و پشیمانی است.
قرآن می‌فرماید كه روز قیامت «وَ وُضِعَ الْكِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمینَ مُشْفِقینَ مِمَّا فیهِ وَ یَقُولُونَ یا وَیْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا یُغادِرُ صَغیرَةً وَ لا كَبیرَةً إِلاَّ أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً»(كهف/49) پرونده‌ای بازمی شود، مجرم نگاه به پرونده‌اش می‌كند می‌گوید: این چه پرونده‌ای است؟ که ریز و درشت كارهای من را ضبط كرده است.»
امام سجاد علیه السلام در باب چهار دهم مصادیق این استعانت جستن را، که شامل علم خدا به عاقبت ظالم و علم خدا به ظلم ظالم است برمی شمرند، تا مظلوم بداند که خداوند به ظلم هایی که به او شده آگاهی دارد و عاقبت و فرجام بد ظلم در دنیا و آخرت همراه ظالم است. و ظالم بداند که خداوند به همه ی افعال و نیاتش آگاه است و هیچ را ه فراری از فرجام کار خود در دنیا و آخرت ندارد.
با توجه به بیانات امام سجاد علیه السلام در بند اول از باب چاردهم، که می فرمایند: « یا من لا یخفی علیه انباء المتظلمین؛ ای خدایی که سرگذشت حال پریشان ستم دیدگان بر تو پنهان نیست.» باید دانست که اثرات اعمال آدمی چه ظلم به خود باشد یا ظلم به دیگری بدون تردید به دنبال آدمی است و خداوند علم به معالیل افعالمان نسبت به خودمان و دیگران دارد و آفريدگار جهان، همه هستى را بر اساس عدالت آفريده، خود عادل مطلق است و هرگز كمترين ستمى به آفريدگان روا نمى‏دارد. به همین خاطر خداوند در قرآن هر گونه ظلمی را نکوهش می کند. انَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ؛ ذَرَةٍ خداوند (حتى) به اندازه سنگينى يك ذرّه هم ستم نمى‏كند »( نساء،آيه40 )» همچنین می‌فرماید: « وَاللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمينَ؛ خداوند ستمگران را دوست ندارد » (سوره هود،آيه18 )
واژه «ظلم» و مشتقات آن در بسيارى از آيات قرآن مطرح و مورد نكوهش قرار گرفته و گوياى آن است كه اين پديده شوم تا چه حد زشت و مورد خشم خدا و خردمندان است. همچنين پيام همه آن آيات نورانى به پيروان راستين قرآن اين است كه تلاش كنند هرگز آلوده به ستمگرى نشوند و آن را از دوست و دشمن، دريغ دارند.
انسان مؤمن و خردمند همواره بايد در مرز عدالت گام بردارد و در محل كار و منزل و محلّه، نسبت به همكاران، فرادستان و فرودستان، همسر و فرزندان، همشهريان و همكيشان و همنوعان، كمترين ستمى روا ندارد چنانكه بايد به افكار و انديشه‏هاى متعالى و فرهنگ و آداب و رسوم انسانى پايبند باشند. حتى حق ندارد نسبت به مواهب طبيعى، حيوانات وحشرات و ساير پديده‏ها ستم روا دارد، چرا كه هر گونه ستمگرى با اسنانيت، شرافت، جوانمردى، ديانت و ديگر فضايل انسانى در تضادّ است و سرشت پاك آدمى آن را بر نمى‏تابد و فرجامى جز دوزخ قهر الهى ندارد. «انَّا اعْتَدْنا لِلظَّالِمينَ ناراً احاطَ بِهِمْ سُرادِقُها؛ ما براى ستمگران آتشى تهيه ديده‏ايم كه سراپرده‏اش از هر سو بر آنان احاطه دارد.» (سوره كهف، آيه 29)
در کتاب حیات بخش و آسمانی قرآن کریم آیات زیادی در باره ظلم آمده است، خداوند عزیز در قرآن با ذکر عاقبت فرعون و فرعونیان، سرانجام کار ستمگران را به مخاطبانش گوشزد نموده و فرموده است: «فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ[قصص/ ۴۰] ما نيز او و لشكريانش را گرفتيم و به دريا افكنديم، اكنون بنگر پايان كار ظالمان چه شد؟»
فرعونیان بخاطر ظلم هایی که مرتکب شدند، لعنت الهی را در دنیا و آخرت برای خود خریده و خود را از یاری الهی در آخرت محروم کردند. قرآن کریم در این باره می فرماید: «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنصَرُونَ و ما آنها را پيشواياني كه دعوت به آتش (دوزخ) مي‏كنند قرار داديم، و روز رستاخيز ياري نخواهند شد» (قصص/ 41 )
خداوند با اینکه آیات زیادی از نشانه های قدرت خود را توسط حضرت موسای کلیم به فرعون نشان داد، اما فرعون تا آخرین لحظات عمر خود به سرکشی و ظلم خود ادامه داد و برای دستگیری بنی اسرائیل به تعقیب آنان پرداخت، هنگامی که حضرت موسی با همراهانش به رود نیل رسیدند، فرمان الهی صادر شد که عصای خود را به دریا بزن، دریا شکافته شد و راهی برای عبور باز شد، حضرت موسی با همراهان از رود نیل عبور کردند، وقتی فرعون و لشکریان کاملا وارد رود نیل شدند، خداوند آنان را به کیفر ظلم و ستمشان، غرق نمود. و آنها را مایه عبرت آیندگان قرار داد.
امام سجاد علیه السلام در بند دوم از باب چهاردهم می فرمایند:« و یا من لا یحتاج فی قصهم الی شهادات الشاهدین؛ و ای خدایی که داستان آنها به شهادت گواهان نزد تو نیازمند نیست.» (الهی قمشه ای ، 1386)
امام در این فراز تاکید می دارند که، همه ی ظلم هایی که انسان به خود و دیگران می کند، خداوند به آنها شاهد و ناظر است و در روز قیامت، خداوند بر ای شهادت دادن به ظلم ها، کافی است. و در قرآن هم آیاتی آمده، و به ظالم هشدار می دهد، این که ظالم، گمان نکند که خدا به افعال ظالمانه اش علم ندارد. « وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلا عَمَّا يَعمَلُ الْظّالِمُونَ انَّما يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فيهِ الابْصارُ مُهْطِعينَ مُقْنِعي رُؤُسِهِمْ لا يَرْتَدُّ إلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ وَ افْتِدَتُهُمْ هُواء» (سوره ابراهيم، آيه41 و 42 ) «گمان مكن كه پروردگار، غافل است از كرده ظالمان و ستمكاران نه چنين است، و اين مهلتي كه به ايشان داده به جهت آن است كه عذاب و سزاي عمل ايشان را به روزي اندازد كه در آن چشمها به كاسه سر مي‏جهد. و همه مردمان در آن روز شتابان خواهند بود. يعني از حيراني و سرگرداني آرام و سكون نخواهند داشت و به هر طرف خواهند دويد. و چشمهاي ايشان باز خواهد ماند، و قدرت نخواهند داشت كه چشمهاي خود را به هم گذارند. و دلهاي ايشان از شدّت خوف و فزع، پريده خواهد بود و از عقل و هر چيزي خالي خواهد بود».
خداوند سبحان در جای دیگر می فرمایند: « وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا اي مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ؛ زود باشد بدانند آنان كه ظلم و ستم كردند، كه بعد از موت بازگشت ايشان به كدام مكان خواهد بود»( سوره شعراء، آيه 227 ) و در آیات قرآن داریم که هدف از مهلت و استدراج ظالمان را بیان می کند: «وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لاَ يَعْلَمُونَ وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ؛ و آنان که آیات ما را تکذیب نمودند، آنان را تدریجاً از جایی که نمی‌دانند غافلگیرمی‌کنیم و به آنان مهلت می‌دهیم که تدبیر و نقشة من سحت استوار است (و گریزی از آن نیست)» «استدراج» در این آیه به این معناست که ظالمان را تدریجاً و اندک اندک به هلاکت می‌رسانیم. اصل آن از «درج» به معنای «تا کردن نامه یا لباس» است. به این اعتبار، مرگ و هلاکت را نیز «درج» گفته‌اند، زیرا طومار زندگی را درهم می‌پیچد؛ و اینکه استدراج را مقیّد کرد به راهی که خود آنان نفهمند، برای این است که بفهماند این نزدیک کردن آشکار نیست، بلکه در همان سرگرمی به تمتّع از مظاهر زندگی مادی مخفی است و در نتیجه ظالمان با زیاده روی در ظلم و معصیت، پیوسته به سوی هلاکت نزدیک می‌شوند. پس می‌توان گفت: استدراج تجدید نعمتی بعد از نعمت دیگر است، تا بدین وسیله التذاذ به آن نعمت‌ها ایشان را از توجّه به وبال کارهایشان غافل سازد.. امام علی علیه السلام می فرمایند: « اگر ظلم به كسی بكنی، خدا دشمن توست. » (علی ابن ابی طالب، دشتی، 1379،نامه 53)

2. استعانت به قدرت الهی از منظر امام سجاد علیه السلام در مقابله با ظلم
امام سجاد علیه السلام در این باب از دعا می فرمایند، که با توجه داشتن به به قدرت الهی و افاضه الهی می تواند در مقابله با ظلم به رشد و تکامل انسانی و معنوی دست یابد. از جمله مواردی که در مقابله با ظلم، می تواند ااثر تکاملی بر فرد و باز دارندگی ظلم داشته باشد، مانند: خداوند با افاضه اش، حسن رفتار نسبت به ظالم، را برایش جلوه دهدو همچنین با مصونیت یافتن روح از ارتکاب حالات نفسانی ظالم، مومن تکامل یابد و ظالم مایوس گردد و با توجه به قدرت الهی از خداوند بخواهد که رفتارش از امتثال رفتاری با ظالم، مصونیت یابد ، و با متصل شدن به سرشمه خوبی ها و قدرت الهی بتواند به روحی پرورش یافته دست یابد و در مقابل ظلم بایستد نه این که مومن هدفش را گم کند و ضعیف شود. و امام اثرات استعانت به قدرت خدا را بر می شمرند که، شفا یافتن سینه بر درد درونی کینه و غضب و فرونشاندن خشم و قدرت الهی بر عوض دادن به مظلوم می باشد. و امام عوض دادن به مظلوم از جانب خدا را به دوصورت، مورد عفو الهی قرار گرفتن و شامل لطف خدا شدن می دانند.امام سجاد با بیان این نکات، می خواهند، مومنین را به معارف کلامی و اثرات آن متذکر کنند تا توجه مومنین به معارف اعتقادی هرچه بیشتر گردد.
در ديدگاه اسلام، انسان از استعدادهاى ارزنده‏اى برخوردار است كه اگر آنها را از قوّه به فعل رساند، جايگاه واقعى خويش را در نظام هستى به دست مى‏آورد و بر بسيارى از آفريده‏ها برترى مى‏يابد و نماينده خدا در زمين مى‏شود، آن‏گاه در بستر تكاملى خود، آهنگ پرواز به عالم ملكوت مى‏كند و قرب الهى را مى‏طلبد و همواره تلاش مى‏كند تا به انديشه و عمل خويش، رنگ خدايى بزند و طبيعى است كه با چنين آرمان والايى اسير و زبون قدرتهاى زر و زور و تزوير نمى‏شود و آنچه براى او اهميت دارد، سلوك در راه رسيدن به معشوق و اجراى فرامين اوست و مى‏يابد كه هيچ كس جز خدا و اولياى الهى، حق فرمانروايى بر انسان را ندارد؛(الهامی نیا، بی تا ، اخلاق سياسى، ص196 )چرا كه قرآن فرموده است: «اطيعُوااللَّهَ وَ اطيعُواالرَّسُولَ وَ اولِى‏الْامْرِ مِنْكُمْ؛ از خدا اطاعت كنيد فرمان پيامبر و اولوالامر را اجرا كنيد » نساء، آيه 59 از اين رو، مؤمن، تنها به قانون خدا گردن مى‏نهد و هيچ قانون و دستور ديگرى را به رسميت نمى‏شناسد و زير بار آن نمى‏رود.
انسان با انديشه توحيدى در مى‏يابد كه خرد و كلان هستى در اختيار خداست؛ هر چه و هر كه را بخواهد موجود يا نابود مى‏كند، به هر كس بخواهد مى‏بخشد و از هر كس كه بخواهد مى‏ستاند، هر كس را بخواهد عزت مى‏بخشد و هر كه را اراده كند، بر خاك مذلّت مى‏نشاند. آل عمران، آيه 26 بنابراين، معنا ندارد كه انسان موحّد پيش غير خدا گردن كج كند، دست نياز ببرد يا چيزى بطلبد يا زور بشنود و دم بر نياورد.
قرآن مجيد بطور مكرّر بر اين نكته ظريف تأكيد كرده كه خداوند با خدايى خويش- كه خالق و مالك همه آفريده‏هاست- به اندازه سر سوزنى به كسى ظلم نمى‏كند: « قُلْ مَتاعُ‏الدُّنْيا قَليلٌ وَالْاخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ‏اتَّقى وَلا تُظْلَمُونَ فَتيلًا؛ بگو كالاى دنيا اندك و سراى آخرت براى كسى كه تقوا پيشه كند، بهتر است و شما به اندازه رشته‏اى (كه در شكاف هسته خرماست) ستم نمى‏بينيد! »( نساء، آيه 77) حال كه خدا چنين است، جز او چه حقى دارد كه بر بندگان او ستم روا دارد و يا آنان را خوار و برده خود سازد؟
مهم‏ترين باور دينى، ايمان به خدا و يكتاپرستى است. توحيد و خداپرستى موجب مى‏شود نگرش فرد به همه هستى و زندگى انسان، هدف دار و معنادار باشد و در رفتار با انسجام، زمر، 29 و بقره 156وحدت رويه و آرامش عمل كند. رعد، 28 و فتح، 4باور به خدا، همه رفتارها و زندگى خانوادگى را به سوى كسب رضايت خداوند سوق مى‏دهد. انعام، 162فردى كه خدا را ناظر بر اعمال خود و همراه خود مى‏داند حديد، 4و او را حتى از رگ گردن قاف، 195 نيز به خود نزديكتر مى‏بيند، تلاش مى‏كند در برخورد با اعضاى خانواده و انجام وظايف خانوادگى، رضايت او را جلب نمايد توجه به عدالت خداوند و اين كه هيچ گونه ظلم را روا نمى‏دارد نساء، 40 و حق هيچ موجودى را ضايع نمى‏كند (كهف، 30)
انسان مؤمن اداره جهان و همه تغيير و تحولات هستى را در تصرف خداوند و در احاطه اراده او مى‏داند و در رويارويى با مسائل زندگى توكل و اعتماد به چنين خدايى باعث تقويت اراده و تأثير كم‏تر عوامل مخل روانى شده و در كوشش براى حل آن مسائل و رسيدن به تعادل و سازگارى، تواناتر مى‏گردد و چنان كه نبود توكل بر خدا اراده فرد را تضعيف نموده، روزنه‏هاى اميد و موفقيت را بر روى او مى‏بندد و او را از تلاش و جديت كافى باز مى‏دارد. در نتيجه وضع از آنچه هست، به مراتب بدتر و بغرنج‏تر مى‏شود. داشتن حالت تسليم و رضا در برابر مقدرات الهى از ديگر آثار ايمان و اعتقاد به خداوند است هنگامى كه فرد باور داشته باشد كه همه رويدادهاى جهان هماهنگ با مشيت، اراده، قضا و قدر و اذن و تأثيرى است كه در اسباب و علل وقوع حوادث قرار داده است « لا قوة الا باللَّه» كهف، 39، و تنها خداوند است كه به مصالح انسانها، آگاه‏تر است و بلكه نسبت به خودشان نيز خيرخواه‏تر است. «انا اعلم بما يصلح عليه امر دين عبادى المؤمنين»« فانى انا اللَّه الرحمن الرحيم» اصول كافى، ج 3، ص 100 و 101 از همه حوادث تلخ و شيرين برداشت و تفسير درست و منطقى خواهد داشت و به همه آنها به عنوان آزمونهاى الهى خواهد نگريست كه او بايد از همه اين آزمونها پيروز و سربلند بيرون بيايد.( الهامی نیا بي تا)
امام سجاد علیه السلام، طرق استعانت به قدرت الهی در مقابله با ظلم را بصورت مراحل جلوگیری از ظلم در استعانت به خدا، که کم کردن و میسر نکردن ظلم ظالم و باز داشتن و ناتوان کردن ظالم بر ظلمش و مشغول شدن ظالم به ظلمش اشاره می کنند. و همچنین امام سایر مصادیق دیگر این استعانت را، که، استعانت به قدرت خدا بر جلوه کردن حسن رفتار نسبت به ظالم و مصونیت یافتن روح از ارتکاب حالات نفسانی ظالم و مصونیت یافتن رفتار از امتثال رفتاری با ظالم بیان می کنند و اثرات استعانت به قدرت خدا بر یاری اش را بر می شمرند که، شفا یافتن سینه بر درد درونی کینه و غضب و فرونشاندن خشم و قدرت الهی بر عوض دادن به مظلوم می باشد و امام عوض دادن به مظلوم از جانب خدا را به دوصورت، مورد عفو الهی قرار گرفتن و شامل لطف خدا شدن می دانند.
خداوند عزيز و بى‏نياز، به منظور كمك به عزّت و كرامت انسان و نگهدارى او از سقوط در ورطه «بيخودى»، «ستم‏پذيرى» و «دريوزگى»، اولياى خويش را برانگيخت تا در اوج عزّت و سرفرازى، نمونه عينى آزاد منشى و بزرگوارى باشند و راه عملى آزاد زيستى، شجاعت و اعتماد به نفس را به مردم بياموزند و آنان را در برابر امواج سهمگين مصيبتها و مشكلات و غارت و هجوم جهانخواران مدد رسانند؛ سيره آن بزرگواران، بدون استثنا، تربيت انسانهايى آزاده و بزرگمنش بود و در هيچ يك از رهنمودها و دستورالعملهاى آنان، راهى براى انظلام و استرحام، بازنمانده است تا دستاويز بزدلان، مرفّهان و خشكه مقدّسان دنيا طلب باشد!
وقتى پيروان حضرت موسى عليه السلام، مورد تعقيب فرعونيان قرار گرفتند و در ساحل دريا غافلگير و محاصره شدند، نزديك بود به ذلّت اسارت و تسليم تن دهند ولى آن رادمرد الهى، با بصيرت و توكّل بر خدا، از شكستن روحيه آنان جلوگيرى كرد و روح استقامت و اميد را در ايشان دميد؛ در قرآن مجيد مى‏خوانيم: «فَلَمَّا تَراءَ الْجَمْعانِ قالَ اصْحابُ مُوسى‏ انَّا لَمُدْرَكُونَ قالَ كَلَّا انَّ مَعِىَ رَبّى‏ سَيَهْدينِ؛ چون آن دو گروه (موسويان و فرعونيان) همديگر را ديدند، ياران موسى گفتند: «ما در محاصره قرار گرفتيم.» موسى گفت: «هرگز! يقيناً پروردگارم با من است و بزودى مرا راهنمايى مى‏كند.»(الهامی نیا، بی تا، اخلاق سياسى، ص: 200 و شورى، آيات 61- 62 )
رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و آله با اينكه در بيشتر سالهاى رسالت از سوى دشمنان داخلى و خارجى مورد حمله و اذيت قرار گرفت، ولى هرگز سخن يا حركتى كه بوى تسليم و استرحام دهد، از او صادر نشد؛ آن بزرگوار، همواره تلاش مى‏كرد استقلال شخصيت و آزادگى خويش را حفظ كند، نه تنها از دشمن، بلكه از دوست هم درخواستى نكند. و نيز به پيروان خويش فرمود: «اسْتَغْنُوا عَنِ النَّاسِ وَ لَوْ بِشَوْصِ السِّواكِ؛ از مردم بى‏نيازى بجوئيد، گر چه به يك تكّه چوب مسواك باشد»( شيخ طوسى، بی تا، ج 2، ص 41، )
در دوران 250 ساله امامت نيز در همه ابعاد، خط 23 ساله نبوت تداوم يافت و امامان عليهم السلام همان سنّت جاويد پيامبر (ص) را ادامه دادند و با سخن وسيره صحيح خويش به تربيت انسانهايى والا همّت گماشتند و كوشش كردند كه آنها را مستقل، متكى به خويش و آزاده بار بياورند؛ اميرمؤمنان صلوات اللَّه عليه به آنان مى‏فرمود: « ساعتى خوارى به يك عمر عزّت نمى‏ارزد.» (آمدی، 1366، ج 4، ص 133 ) همچنين با شهادت خود نيز مكتب سرافرازى و آزادگى را براى بشريت بنيان نهاد.( الهامی نیا ، بی تا، اخلاق سياسى، ص201 ) رسول اكرم صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله می فرمایند:«هيچ طاعتى نيست كه پاداشش زودتر از صله‏رحم برسد و مجازاتى سريع‏تر از مجازات ظلم و قطع‏رحم نيست.» ( پاینده، 1324، ح ۲۳۹۸ )
امام سجاد علیه السلام در بند هفتم می فرمایند: واحسن علیه عونی بلکه یاری و اعانت مرا بر او در نظرش نیکو ساز. (الهی قمشه ای ، 1386) امام به این نکته اشاره می کنند حتی در مواقعی که مظلوم هستید سعی کنید تا ظالم را یاری کنید ، همانطور که ما در تعالیم معصومین داریم که به مظلوم و ظالم یاری رسانید، منظور از یاری رساندن به مظلوم و ظالم این است که، از حقوق مظلوم دفاع کرد و ظالم را از ظلم به خودش و دیگران باز داشت.
امام به نکته ظریفی اشاره کرده اند و می گویند این یاری کردن را در نظر ظالم نیکو جلوه ده، یاری که در آن هدفی جز خیر خواهی، برای خودش و مظلوم، چیز دیگر نیست، چون ظالم در درجه اول به خودش ظلم می کند، بعد این گناه را در حق دیگران می کند.
امام در این فراز به این نکته اشاره می کنند، زمانی این یاری رساندن به ثمر می نشیند، که نصرت الهی به این فعل تعلق گیرد و با افاضه الطاف الهی بر قلب ظالم، این یاری رساندن به او، در نظرش نیکو آید.
امام سجاد علیه السلا م در بند هفتم از باب چهاردهم می فرمایند: خدا یا مرا از ارتکاب حالت نفسانی ظالم مصون بدار. (الهی قمشه ای ، 1386) امام در این فراز از دعای خویش به بعد روحی ظالم اشاره می کنند که از الطاف و هدایت و رحمت الهی بدور است اشاره کرده اند واین حالات نفسانی که در ظالم یا از روی جهل یا غفلت از یاد خدا بوجود آمده ممکن است که به دیگران سرایت کند. انسانی که اهل بصیرت و خدا جو باشد در مقابله با ظلم به این نکته باید توجه کند، تا حالت روحی ظالم در او موثر نباشد و او را به ورطه ضلالت نکشاند. انسان در مقابله با ظلم برا ی مصونیت رو ح خود از ظلم، باید از نهان خانه دل خود شروع کرده و مواظبت کند و با بصیرت و هوشیاری گام بردارد تا حالات روحی ظالم با مکر و حیله شیطان در روانش زیبا جلوه نکند. اگر کسی به ما ظلم کرد؛ ما هرگز قصد ظلم به او را نداشته باشیم. زیرا ما هم مثل او می شویم ظالم. امام على عليه‏ السلام می فرمایند:« هر كس دلسوز خود باشد به ديگران ظلم نمى‏كند» (آمدی،1366، ج ۵، ص۲۳۱، ح۹۱۶۴ )
امام سجاد علیه السلام در بند هفتم از باب چهاردهم می فرمایند: افعاله خدا یا مرا ازامتثال رفتاری با ظالم مصون بدار. ( الهی قمشه ای ، 1386) امام سجاد علیه السلام در این فراز از دعا به بعد خارجی ظالم که رفتار ظالمانه می باشد اشاره کرده اند در فراز دیگر این بند از امتثال حالت نفسانی ظالم که بعد درونی ظالم بود بیان گشت و در فراز دیگر به بعد رفتاری و خارجی ظالم اشاره می فرمایند. یک مومن در مقابله باظلم به این نکته باید توجه کند که از درون جان خود ودر رفتار خود از هرگونه امتثال با درون و بیرون ظالم، خود را محفوظ و مصون بدارد، و این مصونیت یافتن را با استعانت از قدرت الهی باید جست، تا با افاضه و نظر لطف پروردگار به آن نایل آید. امام على عليه‏ السلام می فرمایند: « هر كس خودش را جز به نعمت بهشت بفروشد، براستى كه به خويشتن ظلم كرده است.»(آمدی،1375، ج۵، ص ۴۵۸، ح۹۱۶۴ ) امام على عليه السلام می فرمایند: «عادل ترين مردم كسى است كه با كسى كه به او ظلم كرده با انصاف رفتار كند.»( آمدی ،1375، ص 394 ، ح 9104 )

نتیجه گیری:
با توجه به معنای لغوی ظلم، که ستم کردن است، و معنای اصطلاحی ظلم، که ستم کردن را شامل ظلم به خود و دیگران و ظلم به خدا، می داند. برای مقابله با مصادیق ظلم باید به وسایل هدایت الهی متمسک شد، و یکی از راه ها تمسک، توجه به قرآن و بیانات امامان معصوم علیهم السلام، از جمله امام سجاد علیه السلام می باشد.
برای ذیل به این مقصود، به برررسی باب چهارده صحیفه سجادیه پرداخته شد. وآموزه های کلامی امام در مقابله با ظلم بیان گشت. در این تحقیق راههایی که امام برای مقابله با ظلم، بیان داشته اند، از جمله مهمترین مباحث کلامی می باشد ، امام سجاد علیه السلام، استعانت به علم الهی و و قدرت الهی را مهمترین وسیله برای رهایی از ظلم می دانند، که هر کدام از این استعانت، دارای مصادیق و اثراتی می باشد. با توجه به بیانات امام سجاد علیه السلام، مقابله با ظلم از طریق استعانت به علم وقدرت الهی میسر می گردد. و در مقابله با ظلم باید به مقابله با مصادیق ظلم، که ظلم به خود و خدای خود و ظلم به دیگران است توجه داشت. و با اتخاذ آموزه های کلامی امام به این هدف نایل آمد.

منابع:
قرآن
نهج ‌البلاغه، ترجمه دشتی
صحیفه سجادیه، ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای
ابن بابویه صدوق، معانى الاخبار، کتابخانه آستان قدس رضوی، مشهد مقدس، بی‌تا
آمدی ،ابوالفتح ،غررالحكم، ص‏456 ناشر دارالکتاب اسلامی،قم،1375
آمدی، عبدالواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ، مکتب اعلام اسلامی، 1366 ش
پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، سازمان انتشارات جاویدان، ۱۳۲۴ ش.
خمینی، روح الله، صحیفه نور، تهران، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1361 ش.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن‏، بیروت، دارالقلم‏، چاپ اول، 1374 ش.
رامپوری، محمد بن جلال الدین؛ غیاث اللغات، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۳، چ اول،‌ ص۵۶۹.
سیاح، احمد؛ فرهنگ جامع، تهران، کتابفروشی اسلام،۱۳۳۰ه.ش، ج۳ و۴، ص۵۵
شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح ‏المتهجد، مکتب اسلامی، تهران ، بی‌تا
علاءالدین، علی بن حسام، كنز العمال، موسسه فرهنگی دار الحدیث، قم، 1374 ش.
علیزاده، مهدى‏، اخلاق اسلامى (مبانى و مفاهیم)‏، دفتر نشر معارف‏، قم، چاپ اول، 1389ش
فیض کاشانى، محمد بن شاه مرتضى‏، المحجة البیضاء فى تهذیب الإحیاء، اسلامی، چاپ چهارم، 1376ش
قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، دارالکتاب اسلامی، تهران، 1371 ش.
قریب، محمد، فرهنگ لغات قرآن، تهران، انتشارات بنیاد، ۱۳۶۶، ج۱، ص۷۱۳
کلینی، محمد بن یعقوب، ، اصول کافی، انتشارات دار الاسلامیه، بی‌جا، 1372 ش.
مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحارالانوار، مسجد مقدس صاحب جمکران، قم، 1386 ش.
مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، دار الکتب، قم، 1389 ش.
مکارم شیرازى، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسة الامام على بن ابى طالب(ع)، چاپ اول، 1377ش
نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، ص ۴۷۵، هجرت، قم، چاپ ششم، ۱۳۷۸شماره یک
الهامى‏نيا، يوسفيان، حسينى اخلاق اقتصادى، [نرم افزار اخلاق اسلامی]
الهامی‌نیا، اخلاق سياسى، [نرم افزار اخلاق اسلامی]

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 11
  • 12
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مرکز تخصصی نور الزهرا ساری

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • آموزشی
  • فرهنگی
  • مناسبتها
  • پژوهشی
    • اردوی علمی
    • بروشور و جزوه
    • مقالات
    • نشریه اندیشه کلامی
    • نشست علمی پژوهشی
    • همایش
    • کارگاه
    • کرسی آزاداندیشی

Random photo

برنامه های هفته کتاب  مرکز تخصصی نورالزهراء(سلام الله علیها) ساری

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس